رابطه هوش هيجاني و گرايش به آموزش الكترونيكي در سازمان‌ها مورد مطالعه:كاركنان بانك‌هاي استان البرز

امروزه شاهد حركت سريع جهان به سمت فضاي مجازي هستيم. تجارت، درمان، آموزش و بسياري از فعاليت‌هايي كه روزگاري زمان و هزينه بسياري را به خود اختصاص مي‌داد، امروزه با قرار گرفتن در فضاي مجازي منافع بسياري را به بشر رسانيده است. آموزش كه جز جدايي ناپذير از انسان است به صورت الكترونيكي وارد جوامع شده است كه افراد و سازمان‌ها رفته رفته در حال گرايش به اين نوع آموزش هستند. در اين تحقيق به رابطه هوش هيجاني و گرايش به آموزش الكترونيكي در سازمان‌ها پرداخته شده است. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر روش پژوهش توصيفي-پيمايشي مي‌باشد. جهت جمع آوري اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. ضريب آلفاي كرنباخ پرسشنامه اول 0.76 و پرسشنامه دوم 0.83 مي‌باشد كه پايايي پرسشنامه‌ها را تاييد مي‌كند. براي آزمون روايي سوالات از اعتبار محتوا استفاده شد كه به اين منظور از نظرات متخصصان، اساتيد دانشگاهي و كارشناسان خبره استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش كليه كارمندان بانك‌هاي استان البرز مي‌باشد كه تعداد 80 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گرديده و نمونه گيري به صورت تصادفي انجام شده است. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از ضريب همبستگي اسپريمن و رگرسيون چندگانه استفاده شده است كه در نهايت تمام فرضيه‌ها به اثبات رسيده و مشخص گرديد دو متغير خود انگيزشي و خودآگاهي، به عنوان متغير هاي پيش بيني، معيار ورود به معادله نهايي رگرسيون، براي توضيح تغييرات ميزان گرايش كاركنان به پذيرش آموزش الكترونيكي را دارند.