عنوان مقاله :
تغييرات الگوي فلكشن ريلكسيشن بدنبال تكرار حركت و خستگي در حين فلكشن گردن
عنوان فرعي :
Changes of flexion relaxation pattern following rhythmic motion and fatigue during neck flexion
پديد آورندگان :
طالبيان ، سعيد نويسنده talebian, saeed , عليائي، غلام نويسنده دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران Olyaie, Gholam
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 0
كليدواژه :
Neck movement , Flexion relaxation response , Muscle fatigue
چكيده فارسي :
زمينه و هدف : شناخت اثرات خستگی بر روی پاسخ حركتی متعاقب آن می تواند به درك روشهای درمانی كمك كند. تعيين مكانيسمی (انقباض ارادی حداكثر و يا تكرار حركت) كه در طی آن سبب تغيير در پيامهای مركزی و انتقال عصبی عضلانی شود میتواند از اهميت ويژهايی در ارزيابی و يا درمان بيماران برخوردار باشد. اينكه متعاقب خستگی، پاسخ اجزائ نورال يا استئوليگامنتال كداميك مهم هستند امروزه جای بحث دارد. در عضلات پارااسپينال به دليل اهميت آن در حفظ پوسچر و راستای ستون فقرات رفتار عضلات به دنبال بروز خستگی بسيار مهم است . رفتار و الگوی حركتی ستون فقرات كمری و يا گردنی بدنبال خستگی می تواند ناشی از بروز اختلال در پيوندگاه عصبیعضلانی و يا بوجود آمدن محدوديت در پاسخ رفلكسی اين سيستم باشد. تأثير رفلكس تنها مختص عضله خسته شده نيست بلكه در عضلات سينرژيست هم مشاهده می گردد همچنين مشخص شده كه هم پروسه های تحريك و هم مهاری نقش مهمی در اين فرايند دارند. روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم ( 10 زن و 10 مرد ) پس از تكميل پرسشنامه، توجيه و آموزش اوليه در اين پژوهش شركت كردند. آزمايشات شامل 1- تمرين گرم كردن 2- قرار دادن الكترودهای ثبات الكتروميوگرافی بر روی عضلات اكستانسور گردن در سمت غالب در محدوده مهره های دوم و چهارم. 3- انجام پنج حركت اصلی فلكشن گردن در حالت نشسته راحت روی صندلی در دامنه كامل بدون اعمال مقاومت خارجی 4- آزمون خستگی شامل الف - حداكثر قدرت ايزومتريك در دامنه ميانی حركت به مدت حداكثر سه دقيقه با كنترل توسط داينامومتر تا رسيدن به مرز خستگی فرد (شروع كاهش فعاليت الكتروميوگرافی و نيروی انقباضی ). ب- انجام 50 تكرار فلكشن ريلكسيشن مكرر و مداوم در دامنه كامل.5- بلافاصله بعد از بروز خستگی مانند مرحله سوم شامل انجام پنج حركت فلكشن اكستنشن گردن در دامنه كامل بدون اعمال مقاومت خارجی. از پنج تكرار، سه تكرار وسط جهت بررسی انتخاب می شدند. درجه بروز كاهش و عدم فعاليت عضلانی در حركت فلكشن در قبل و بعد از دو نوع خستگی، در جه شروع فعاليت مجدد عضلانی در حركت اكستنشن در قبل و بعد از دو نوع خستگی، مدت زمان بی فعاليتی در قبل و بعد از دو نوع خستگی و تغييرات ميانگين فعاليت الكتروميوگرافی برحسب RMS در قبل و بعد از خستگی مورد ارزيابی قرار گرفتند. يافتهها: مقايسه دو نوع خستگی نشان داد كه تفاوت عمدهای بين دو نوع خستگی وجود دارد و تنها در دامنه حركتی و همچنين فعاليت اكسنتريك اين تفاوتها معنی دار نيست و در مجموع اختلافات در نوع ايزومتريك با كاهش بيشتری نسبت به سيكليك يا حركات تكراری همراه بودهاست. نتيجه گيری: در حركات گردن پاسخ فلكشن ريلكسيشن اتفاق میافتد. تكرار حركت و فعاليت ايزومتريك سبب بروز خستگی و اثر بر درجه عدم فعاليت شد. زمان سكوت دچار كاهش شد كه به نظر میرسد زمان شروع مجدد فعاليت عضلات اكستانسور گردن زودتر اتفاق میافتد و به سمت زوايای ميانی و خارجی حركت میكند اين امر نشان دهنده عدم مزيت مكانيكی عوامل غير انقباضی در ناحيه گردن میباشد كه سبب كاهش اين زمان گرديده و به عبارتی عضلات اكستانسور بيشترين مسئوليت را در حفظ وضعيت و كنترل حركت دارند. مقايسه دو نوع بروز خستگی نشان داد كه فعاليت ايزومتريك خستگی بيشتری را سبب شدهاست و شاخص های طيف فركانس نظير ميانه و متوسط كاهش بيشتری را نشان دادهاند.
چكيده لاتين :
Background and aim: Cognition of fatigue effects on motion response can improve treatment approaches. Determination of mechanism (maximal voluntary contraction and repetition of movement) that cause change of central responses and neuromuscular transmission have specific emphasis in evaluation and treatment of patients. Following fatigue it is arguable which is more important, neural or osteo-ligamental components. Behavior of para spinal muscles due to their roles in control of posture and spinal alignments are more importance. Gesture and motion pattern of neck and lumbar column following fatigue is due to accession of disorder in neuromuscular junction (NMJ) or limitation in reflex response at this system. Reflex influence is not just for muscle fatigue but also it appeared in synergic muscles. It is clear that stimuli and inhibitory ways have important role in this process.Materials and Methods: Twenty normal subjects (10 female and 10 male) contributed in this study. Tests were including: 1- Training and warm up 2- Placement of recording electrodes on neck extensor muscles at second and forth spinal vertebra of dominant side. 3- Five motion of neck flexion and extension in sitting position at full range without external load. 4- Fatigue test, contain; A- Maximal isometric contraction at middle range about 3 minute, which were controlled by a dynamometer until onset of fatigue. B- Fifty dynamic and cyclic motions of neck flexion and extension in full range of it. 5- Perform five motions similar stage 3 immediately after muscle fatigue. Three middle cycles were chosen for evaluation. Degree of off activities in flexion, degree of onset of activities in extension, silent period and mean of muscles activities (RMS), before and after fatigue selected for analysis.Results: Comparison of two type of fatigue indicated that there are significant differences between them. Range of motion and eccentric activity were similar for two conditions. Isometric fatigue showed more effect than cyclic condition.Conclusion: In neck motions flexion relaxation occurred. Dynamic motion and isometric activities caused muscle fatigue and changed silent period. This period reduced and it means that onset of extensor muscle activities occurred very soon and moved to middle and outer ranges. In this manner, naught privilege mechanical of non contractile elements in neck region is cause of this reduction. On the other hand extensor muscles have more responsibility for control and preservation of posture. Comparison of two approaches indicated that isometric activity produce more fatigue and spectral indexes such as median and mean frequency reduced markedly.
عنوان نشريه :
توانبخشي نوين
عنوان نشريه :
توانبخشي نوين
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان