تاثيرپذيري گلستان سعدي از آموزه هاي تعليمي قابوس نامه

The effectiveness of Saadi’s Golestan from the didactic doctrines of Qaboos Nameh

سعدي شيرازي، شاعر زبردست و نويسنده شيرين سخني است كه همگان به عظمتش در شعر و ادب مقرّ و معترفند. كسي چون او نيست كه در زمينه پند و اندرز، داروي تلخ نصيحت را به شهد شيرين لطافت و ظرافت كلام بياميزد و چون معجوني شفابخش، دل هر ادب دوستي را با كلامش التيام بخشد. وي در گلستان پرنقش و نگارش در هر بابي سخن رانده و به راستي داد سخن را در آن داده است. گويا سعدي در نگارش اين كتاب گرانسنگ به قابوس نامه عنصرالمعالي كيكاووس بن اسكندر نظر داشته و در بيان بسياري از مسايل حكمي و اخلاقي از آن تاثير پذيرفته است. اگر از دريچه ادبيات تعليمي به كتاب گلستان و قابوس نامه بنگريم، به گنجينه اي سرشار از مواعظ مشترك و حكم مشابه و نكات ارزشمند تربيتي يكسان برخواهيم خورد كه هر يك مي تواند سرلوحه زندگي علمي و عملي بشر قرار گيرد. اين پژوهش با روش تحليلي- توصيفي، به بررسي گلستان سعدي و قابوس نامه از ديدگاه ادبيات تعليمي مي‌پردازد تا در پايان بتوان از ميزان تاثيرپذيري سعدي از قابوس نامه در خلق گلستان هميشه خوش وي آگاه شد.

Saadi Shirazi is so skillful author and absorbing poet in the Persian literature and poetry that everybody confirms it. No one is comparable to him in giving bitter advices in a sweet way. His utterance calms the heart of literature lovers. He uses a variety of topics in his famous book; namely, Golestan. Perhaps he has been affected by Onsor al Maaliʹs Qaboos Nameh in the Fields of morality and education. If we look at Golestan and Qqaboos Nameh from the point of view of the didactic literature, we will see a great source of common advices and important educational points which are scientific and practical paradigm for human. Therefore, this research paper has used an analytic- descriptive method for comparison Golestan and Qqaboos Nameh from the point of view of the Didactic literature to find the degree of effectiveness of Saadi from Quaboos Nameh.