حجيّت شهادت زنان در قتل عمد از منظر فقه اماميّه

Legitimacy of Womenʹʹs Testimony in Murder in Perspective of Imamieh Jurisprudence

يكي از مباحثي كه در باب شهادت مورد تضارب آراي علماي حقوق و فقه قرار گرفته، بحث شهادت زنان است به گونه اي كه نزد مشهور فقيهان در حق الله(به جز بحث زنا)، اصولاً شهادت زن، به تنهايي، اعتبار شرعي ندارد و مثبتحدّ نمي‌باشد. همينطور حقّ الناس غيرمالي، با شهادت زنان (اعم از انفرادي و انضمامي) قابل اثبات نيست، اما در حقّ الناس مالي، شهادت دو زن به انضمام يك مرد مي‌تواند موجب اثبات دعوي شود. در برخي موارد كه در منظر و مريي مردان نمي گنجد، موضوع فقط با شهادت زنان ثابت مي شود. برخي موارد نيز اختلافي است من جمله شهادت زنان در قتل عمد. در اين پژوهش برآنيم تا وضعيت شهادت زن در قتل عمد را مورد تحليل و كنكاش فقهي قرار دهيم. مستند اصلي فقيهان در اين مقوله، روايات است كه به دليل گوناگوني در متن روايات، برداشت هاي متفاوتي ابراز شده است. در مجموع، هفت ديدگاه از علماي متقدّم و متاخر فقه بيان شده است كه از بين ديدگاه هاي مطروح، ديدگاهي كه تفصيل بين قتل عمد و خطايي را مورد نظر قرار داده است و روايات مثبته را بر قتل خطايي و روايات نافيه را بر قتل عمد حمل نموده است، راي برگزيده مي باشد

One discussion that is related to testimony is womenʹ testimony. Based on the viewpoints of the majority of jurists in public rights with the exception of adultery, basically, a womanʹs testimony alone, not worth causing to prove an offense. But non-financial rights of people would not be proved by the testimony of women, both individually or concretely. In financial rights of people, testimony of two women together can prove the case. Some cases that are not visible by the men, only proved by womenʹs testimony. In some case, jurists have variance including womenʹs testimony in the murder. In this research we intend to analyze and discuss the status of womenʹs testimony in the murder.