عنوان مقاله :
الهيات اميد: يك الهيات، دو سنت، دو رويكرد؛بررسي جاودانگي روح و حيات پس از مرگ از ديدگاه كارل رانر و يورگن مولتمان
عنوان فرعي :
Hope Theology; One theology, Two traditions, Two approaches; A Review of eternity of Spirit and the Concept of afterlife Term from the view points of Karh Rahner and Jürgen Moltmann
پديد آورندگان :
عبدخدايي، زهره نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 17
كليدواژه :
خلود الروح , يورجين مولتمان , يورگن مولتمان , Karh Rahner , الحياه بعد الموت , حيات پس از مرگ , afterlife term , Jürgen Moltmann , كارل رانر , جاودانگي روح , eternity of spirits
چكيده فارسي :
كارل رانر، فيلسوف و الهيدان كاتوليك، با بيان روح در جهان، كه ريشه در انسان‌شناسي استعلايي روح دارد، بحث جاودانگي روح پس از مرگ را مطرح مي‌كند. وي با نقد ديدگاه افلاطون، قايل به بقاي ارواح پس از مرگ در همين دنيا بوده و جهان را به سان پيكري براي ارواح دانسته، معتقد است: برزخ ارواح و پاك‌سازي آنها در همين دنيا صورت مي‌گيرد. ديگر فيلسوف و الهيدان پروتستان، يورگن مولتمان، با ابزار الهيات اميد، نظريه جاودانگي روح افلاطون را تكامل بخشيده و فرجام دنيا را اميد به رستگاري همه انسان‌ها مي‌داند. او گرچه امكان منطقي وجود جهنم را منكر نمي‌شود، اما خواست خدا بر سوزاندن و بقاي در عذاب بندگان را منافي عشق خدا به بندگان مي‌داند. اين مقاله، درصدد است تا با بررسي و تحليل نظرات اين دو فيلسوف با دو رويكرد متفاوت، اما با يك الهيات و همچنين با تامل در انتقاداتي كه از سوي هم‌كيشان آنان وارد گرديده، ريشه اظهارت اخير كليسا مبني بر نمادين بودن بهشت و جهنم را دريابد.
چكيده لاتين :
Karh Rahner, a Catholic philosopher and theologian, addressing the idea of the spirit in this world, which has roots in the transcendental anthropology of spirit, discusses the question of eternity of spirit in afterlife term. Criticizing Platoʹs view, he believes that spirits in this world do not perish after death and thinks that this world is like a body for spirits. He believes that the intermediary world of spirits and the catharsis occurs in this world. Jürgen Moltmann, a protestant philosopher and theologian, has developed Platoʹs theory of eternity of spirits making use of aspiration theology. He believes that there is hope in this world for the salvation of all human beings. Although he does not reject the logical notion of the existence of hell, he considers Godʹs will for chastising His servants is against Godʹs love for His servants. Expounding the views of these two philosophers on the basis of two different approaches and one theology, this paper seeks to find out the roots of church allegations about the symbolic nature of heaven and hell through a study of the critics mentioned by their co-religionists.
چكيده عربي :
كارل رانر الذي يعدّ فيلسوفاً وعالم الهيات كاثوليكي، من خلال بيانه لواقع الروح في العالم والتي تضرب بجذورها في علم الوجود الانساني الاستعلايي للروح، طرح موضوع خلود الروح بعد الموت، حيث انتقد رويه افلاطون واكّد علي بقا الارواح في الحياه الدنيا بعد الموت واعتبر انّ العالم هيكلاً تنضوي الارواح فيه. ويعتقد انّ برزخ الارواح وتطهيرها يتحقّقان في الحياه الدنيا هذه.
امّا الفيلسوف وعالم الالهيات الآخر يورجين مولتمان الذي هو بروتستانتي المذهب فقد عمل علي ايصال نظريه خلود الروح التي طرحها افلاطون الي درجه التكامل اعتماداً علي مبدا (الهيات الامل) وراي انّ عاقبه الدنيا هي الامل في حسن عاقبه جميع بني آدم. علي الرغم من انّه لا ينكر وجود جهنّم بالامكان المنطقي، لكنّه يعتقد انّ اراده الله تعالي في احراق عباده وتعذيبهم تتنافي مع محبّته لهم.
قامت الباحثه في هذه المقاله بدراسه وتحليل آرا هذين الفيلسوفين اللذين لا تجمعهما رويه واحده علي اساس علم الالهيات وبالتدقيق بالنقد المطروح من قبل ابنا نحلتهم، فبالتالي الكشف عن اساس ما يذكره ارباب الكنيسه في الآونه الاخيره الذي يتمركز علي انّ الجنه والنار هما امران رمزيان.
عنوان نشريه :
معرفت اديان
عنوان نشريه :
معرفت اديان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
