تبيين فلسفه علم جغرافيا

Explanation of the Philosophy of Geography

فلسفه هر رشته علمي بنيادي‌ترين و مهم‌ترين موضوع و مسيلهآن رشته به‌شمار مي‌آيد. تبيين فلسفه جغرافيا در زمره فلسفه علم قرار دارد كه به بيان ماهيت، موضوع، هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي، روش‌شناسي و هدف غايي آن مي‌پردازد.مشكلي كه نگارنده در بررسي آثار مربوط به فلسفهعلم جغرافيا تاكنون ملاحظه كرده، ناشي از آن است كه آثار نام‌بردهاز اين حيث، يا ناقص و نارسا بوده‌اند، يا به مباحث غيرمرتبط ازجمله تاثير انديشه‌هاي فلسفي در جغرافيا پرداخته، يا انسجام منطقي نداشته‌اند. از همه مهم‌تر اين است كه جوهر انديشه فلسفي نويسنده اثر در آن ضعيف بوده يا به‌حد كفايت نبوده است. فلسفه رشته جغرافيا به‌مثابه اساس‌نامه يا قانون اساسي نظام علمي جغرافيا، نقش كانوني و كليدي در حيات علمي اين رشته دارد. ازاين‌رو، نگارنده در اين مقاله فلسفه علم جغرافيا را از ديدگاهي ديگر و به‌طور منسجم و در چارچوب پاسخ به شش پرسش ساختاري فلسفه علم تبيين كرده است.

The philosophy of any scientific discipline is the most fundamental issue of its subject matter. Explanation of the philosophy of geography is also included within the philosophy of science, which explains its nature, subject matter, ontology, epistemology, methodology, and final aim. The main problem for the writer of the paper was that the sources related to the philosophy of geography are either incomplete, or not related to the philosophy of science; rather they have been mainly related to the impact of philosophical thoughts on geography, and do not enjoy any logical integrity. More importantly, the essence of the writer’s philosophical thought is either poor or has not enough sufficiency. Since the philosophy of geography is being seen as the constitution of the science of geography, and plays a focal role in its scientific life; so the writer of this paper looks to the philosophy of geography from another aspect, and explains it in the frame of answering to the six structural questions of the philosophy of science.