مقايسه تأثير روش تدريس همياري ( مشاركتي)، اكتشافي و سخنراني بر پيشرفت تحصيلي و نگرش نسبت به درس فيزيك

A comparison of cooperative, discovery, and lecture method on students’ learning development and outlook toward physics

هدف پژوهش حاضر، مقايسه تأثير روش تدريس همياری (مشاركتی)، اكتشافی و سخنرانی در پيشرفت تحصيلی دانش‌آموزان و نگرش آنها نسبت به درس فيزيك است. جامعه پژوهشی، كل دانش‌آموزان دختر سال اول متوسطه منطقه سنگر است. پروهش حاضر يك پژوهش شبه آزمايشی از نوع طرح گروه كنترل نابرابر است. نمونه پژوهش شامل 28 نفر تحت پوشش تدريس همياری، 28 نفر تحت پوشش تدريس اكتشافی و 22 نفر تحت پوشش تدريس سخنرانی بود كه به صورت غير تصادفی (در دسترس) انتخاب شدند. برنامه‌های آموزشی در طی 14 هفته توسط پژوهشگر اجرا گرديد. ابزارهای به كار گرفته شده در اين پژوهش، آزمون پيشرفت تحصيلی و آزمون سنجش نگرش نسبت به درس فيزيك بود كه هر دو محقق ساخته بودند و روايی آنها توسط اساتيد رشته فيزيك و علوم اجتماعی تأييد شد و پايايی آزمون سنجش نگرش در يك مطالعه مقدماتی ضريب آلفای 86/0 بدست آمده است. برای تجزيه و تحليل آماری داده‌های پژوهش، از آزمون t، تحليل واريانس يك طرفه (anova)يك طرفه برای سه گروه مستقل استفاده شد. يافته‌های پژوهش نشان دادند كه بين دو روش تدريس همياری و اكتشافی در پيشرفت تحصيلی در درس فيزيك تفاوت معنادار وجود داشت كه ميانگين نمرات تفاوت گروه همياری بالاتر از گروه اكتشافی بود ولی بين گروه‌های ديگر دو به دو تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنين بين دو روش تدريس اكتشافی و سخنرانی و اكتشافی و همياری و همياری از نظر نگرش نسبت به درس فيزيك تفاوت معناداری وجود داشت. همچنين بين نمره پيش آزمون و پس آزمون آزمودنی‌های گروه همياری تفاوت معنادار وجود داشت اما بين نمره پيش آزمون و پس آزمون آزمودنی‌های گروه اكتشافی و سخنرانی تفاوت معناداری وجود نداشت.

The purpose of this study is to compare the effect of cooperative method, discovery method and lecture method for students learning development and outlook toward physics. All of the first grad students of the Sanger high school are as the statistical population. This research is of semi-experimental one with non-equal controlling group. The sample of the study has consisted of 28, 28, 22 students treated with cooperative method, discovery method and lecture method. The procedure of choosing the sample was nonrandom (convenience) methodical. The educational treatment was conducted during 14 weeks by the researcher. The tools being used in this study were achievement and attitude assessment test in physics, which both were researcher-made. The validity of these tools was verified by professors of social science and physics. During a pilot study, the reliability of attitude assessment test was calculated α= 0/86. The statistical procedures used in the data analysis were t-test and Anova. The finding of the study revealed that the mean difference of scores of the students treated with cooperative method was higher than the grades of students treated with discovery method. However, there was no significant difference between any other two groups compared with each other. Furthermore, there was a significant difference between discovery and lecture teaching method, and discovery and cooperative teaching method with regard to students’ attitude toward physics. Moreover, there was a significant difference between cooperative participants score and no significant difference in pre-test and post-test of the participants score in discovery and lecture group.