تبيين الگوي روابط بين تسهيم دانش و رفتار شهروندي سازماني بر اساس مفاهيم رفتار سازماني مثبت‌‏گرا

Explaining the Framework of Relationships between Knowledge Sharing and Organizational Citizenship behavior in the Base of Positive Organizational behavior

تسهيم دانش را مي‏توان رفتاري مهم در عرصه‏ سازمان درنظر گرفت كه تحت تاثير ساير متغير‌هاي رفتار سازماني قرار دارد. در مقاله حاضر سعي شد، به روش توصيفي- پيمايشي، رفتار تسهيم دانش، به منزله بخشي اساسي در مديريت دانش، بررسي شود و روابط آن با متغير‌هاي توانمندسازي روان‏شناختي و سرمايه روان‏شناختي، به منزله مفاهيم مهم رفتار سازماني مثبت‏گرا، تحليل شود. علاوه بر اين، نقش رفتار شهروندي سازماني به ‏صورت ميانجي در روابط فوق‏الذكر لحاظ گرديد و نهايتاً الگويي از روابط اين متغيرها ارايه شد. پرسشنامه تحقيق بين نمونه‏اي تصادفي از كاركنان شركت مادر تخصصي فرودگاه‌هاي كشور توزيع و داده‏‌هاي جمع‏آوري‌شده با فنون آمار توصيفي و استنباطي و به‌ويژه تحليل رگرسيون و تحليل مسير تجزيه و تحليل شد. يافته‏‌هاي تحقيق، ضمن تاييد روابط مفروض در الگوي مفهومي تحقيق، نقش ميانجي رفتار شهروندي سازماني را در روابط بين سرمايه روان‏شناختي و توانمندسازي روان‏شناختي با رفتار تسهيم دانش تاييد نمود. ضمن اينكه مشخص شد اين نقش ميانجي براي متغير توانمندسازي روان‏شناختي اندكي بيشتر از سرمايه روان‏شناختي است.

Knowledge sharing can be considered as an organizational behavior with a great importance which is affected by the other organizational behavior variables. This paper with a descriptive-survey approach, tries to investigate knowledge sharing behavior as a substantial aspect of knowledge management and to analyze its relationships with psychological empowerment and psychological capital as the main concepts of positive organizational behavior. Furthermore, the mediating role of organizational citizenship behavior has been regarded in the abovementioned relations and finally a framework has been presented which explains the relationships among these variable and concepts. Research questionnaire was distributed among a random sample of the Iranian Airports Holding Company. Collected data have been analyzed through different descriptive and inferential statistical techniques such as regression analysis and path analysis. Findings supported the presented conceptual framework and also verified the mediating role of organizational citizenship behavior in the relationships of psychological capital, psychological empowerment and knowledge sharing behavior. Furthermore, results revealed that the mediating role of the organizational citizenship behavior according to psychological empowerment is slightly greater than psychological capital.