تقابل شرق و غرب:مطالعه هويت دوگانه در رمان"بنياد گراي ناراضي"اثر محسن حميد

East meets West: a Study of Dual Identity in Mohsin Hamid’s the Reluctant Fundamentalist

اين مقاله به بررسي چگونگي تقابل هويت شرقي و غربي در رمان"بنياد گراي ناراضي" اثر محسن حميد، رمان نويس پاكستاني- آمريكايي، مي پردازد كه در آن شخصيت اصلي هويتي جهان-بومي كه واژه اي جديد است كه بوسيله ي محققين پسا استعماري به منظور نشان دادن تضادمداوم و تقابل بين هويت جهاني و بومي موجود در مهاجرين ابداع شده است. اين مقاله بر اساس نظريه هاي پسا استعماري ادوارد سعيد، فانون و هومي بها بها به بررسي هويت در رمان فوق مي پردازد. هدف مطرح كردن سوالي است كه به نظر ساده و تمسخر آميز مي رسد و آن اينكه قيمت انسان در ساختن يك امپراطوري چقدر است؟ به علاوه در اين مقاله به بررسي اين نكته مي پردازد كه هويت انسان ها در يك محيط فرهنگي كاملا بيگانه ( با فرهنگ اصيل خود) با چه چالش ها و مشكلات غامض و خطر هاي فرهنگي روبرو مي شود. هويت بايد ثابت باشد، حال آنكه بر اساس اين رمان هويت افراد هويتي جهان- بومي و درمعرض خطر است كه البتهدليل آنتضادفرهنگيموجود است كه در آن هويت و فرهنگ افراد به سود هژموني(سلطه و فرهنگ برتر) در معرض تغيير قرار مي گيرد. اين رمان هم صدا با جمله معروف ادوارد سعيد كه :"شرق باز مي نويسد" ، واكنشي به گفتمان و استيلاي استعماري از سوي پاكستان (به عنوان نماد شرق) است كه مشوق استعمار زدايي يا استعمار ستيزي است. به علاوه اين رمان انعكاسي از تاسف و نگرانينويسنده به برچسب تروريست نسبت داده شده به مسلمانان است كه البته دليل اصلي آن تفسير جبر موجود درراه رسيدن به هژموني يا به عبارت ديگر سلطه برتر است كه تحت عنوان جهاني شدن به افراد معرفي مي شود.

This essay will present a postcolonial study of how Eastern identity and Western identity clash in The Reluctant Fundamentalist by Mohsin Hamid, the Pakistani- American novelist, and make the character of the protagonist a glocal one, (A mixture of global and local), a term newly coined by Postcolonial scholars to show the ever clashing mixture of global and local dualities in immigrants’ personalities. The basis for this research paper is the postcolonial theories of Edward Said, Fanon and Homi K. Bhabha. The aim is to question simply and sardonically the human cost of empire building, moreover it is discussed how the people in a totally alien culture are faced with different cultural predicaments, dilemmas as well as contradictions threatening their identity. Identity is supposed to be stable, while as this novel indicates, it is more of glocal identity which is at risk due to the cultural conflicts, as a result of which identity and ethnicity are subjected to change for the benefit of the hegemony. In line with Edward Said’s: “the East writes back” it is shown how this novel is a reaction to the discourse of colonization from the Pakistani side (which stands for the East) and welcomes de-colonization. Moreover it reflects the laments of the author for the terrorist label ascribed to Muslims, in terms of globalization, supported by the hegemony, being interpreted as essentialism.