بررسي علل تمايل زنان به دوره‏ هاي كارشناسي ارشد از منظر تمايل‏ هاي علمي و خانوادگي و ميزان برآورده‌شدن آن از طريق برنامه ‏هاي درسي دوره‏ ها

The effect of increasing interest in science and women in family and graduate courses. Meet the expectations of the curriculum courses

هدف كلي اين پژوهش بررسي علل افزايش ورود زنان به دوره‏هاي كارشناسي ارشد از منظر تمايل‏هاي علمي و خانوادگي و ميزان برآورده‌شدن آن از طريق برنامه‏هاي درسي دوره‏ها در دانشگاه اصفهان است. روش به‌كار‌رفته تركيبي (كمي‌ـ كيفي) است و ابزار استفاده‌شده پرسشنامه محقق‌ساخته و مصاحبه نيمه‌سازمان‌يافته است كه روايي آن‏ها از طريق نظر متخصصان و پايايي پرسشنامه از طريق ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه و 89/0 برآورد شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانشجويان زن سال آخر دوره كارشناسي ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصيلي 1390ـ1391 بوده و حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه كوكران 254 نفر برآورد شده است. يافته‏هاي كمّي بيانگر موثر‌بودن عامل‏‏ علاقه به علم و رشد شخصي و بي‌تاثيربودن بهبود زندگي خانوادگي در ورود به دوره ارشد است. همچنين، يافته‏ها نشان داد متغيرهاي جمعيت‌شناختي بر ميزان تاثير مولفه‏ها تاثيري نداشت. نتايج كمّي در رابطه با ميزان برآورده‌شدن انتظارهاي از طريق برنامه درسي بيانگر آن بوده كه برنامه درسي انتظار دانشجويان را برآورده نكرده است.

The overall objective of this study was effect of increasing interest in science and women in family and graduate courses and the meeting the expectations of the curriculum courses. Methods used in combination (quantitative - qualitative) the type of research was exploratory. Tools used questionnaires and semi-structured interviews that their validity and reliability of the questionnaire using Cronbachʹs alpha coefficient calculated experts comments and 0/89 are estimated. The Population included all female students in their last year of graduate school at the University of Isfahan that were in the academic year1390-91 And the sample size was estimated 254 person using Cochranʹs sample size formula. Quantitative results demonstrate the effectiveness of the lack of interest in science and the development of personal and family life improvements in the MSc course. Interviews with the questionnaire findings are not consistent. Results also revealed that demographic variables had no effect on the variables studied. Quantitative conclusions about fulfilling the expectations of the curriculum and syllabus indicates that studentsʹ expectations are not.