عنوان مقاله :
سياست علمي در ايران پس از انقلاب اسلامي ( با تاكيد بر علوم انساني در اسناد بالا دستي)
عنوان فرعي :
The Scientific Policyin Iran in the Post Islamic Revolution Period (with emphasis on the human sciences in genuine documents)
پديد آورندگان :
پرهيزكار ، غلامرضا نويسنده دانشجوي دكتري فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم عليهالسلام , , پارسانيا ، حميد نويسنده دانشيار دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 17
كليدواژه :
الحكمه النظريّه , برنامههاي پنجساله توسعه , سياست تبعي , علوم (انساني) , سياستگذاري , five - year development plan , policy-making , subject policy , ابن خلدون , التصنيف المشّايي (الارسطيّ) للعلوم , الحكمه العمليّه , the human sciences
چكيده فارسي :
با ورود دانش نوپاي سياستگذاري به ايران، تلاش براي كاربست آن در حوزههاي مختلفي كه در آنها امكان سياستگذاري هست، آغاز شده است. از جمله اين حوزهها، حوزه علم است. اين مقاله به سياستهاي علمي پس از انقلاب اسلامي در بخش علم با تاكيد بر علوم انساني ميپردازد و درصدد پاسخ به اين پرسش است كه پس از شكلگيري نظام اسلامي در ايران، در سياستهاي تدوينيافته در زمينه علم (انساني)، به چه اموري توجه شده است؛ سياست علمي چه تغييراتي را پشتسر گذارده و از چه الگويي تبعيت ميكند. روش تحقيق با توجه به تاكيدي كه بر اسناد بالادستي وجود دارد تحليل محتوا و در مواردي به تحليل گفتمان است و نتيجه تحقيق رشد تدريجي توجه به علم طي سالهاي پس از انقلاب و استفاده از الگوهاي متنوع در سياستگذاري، و غلبه حاكميت سياست تبعي در نگاه به علم (انساني) است.
چكيده لاتين :
With the initiation of the new science of policy-making in Iran, efforts have been made to apply it in the different areas which can lend themselves to policy-making. One of these areas is the area of science. Emphasizing on the human sciences, this paper investigates the scientific policies in the post Islamic Revolution period and seeks to answer these questions: what things were taken into consideration in formulating the policies on the human science? What changes did scientific policy undergo? And what models did it follow? Considering the emphasis on top secret documents, the research method of this paper is content analysis and in some cases, discourse analysis. The results show that there has been a gradual development in the world of science in the post Islamic Revolution period, besides the use of varied models in policy-making and prevalence of the domination of subject policy when the human sciences is in question.
چكيده عربي :
انّ تاسيس علم العمران الطبيعي –التجريبي في ضو المبادي الارسطيه السايده علي تصنيف العلوم في القرون الوسطي كان يقترن ببعض المشاكل؛ و بما انّ علم العمران البشري كان يتّسم بطابع تاريخي، فتنبع هذه المشاكل من تفاهه التاريخ علميّاً في رويه المتقدّمين ولاسيّما ارسطو، ومن جانب آخر يلتفت التصنيف الارسطي الي مسيله دقّه هذا العلم وضرورته وكونه استدلاليّاً. وبالتالي كان يجد ابن خلدون امامه ثلاثه طرق امتداداً للسنه العلميّه الاسلاميّه وهي:
اندراج علم العمران في مجال الحكمه النظريه.
اندراجه في الحكمه العمليّه.
اخراجه من اطار التصنيف الارسطي وفتح الطريق لشكل جديد من العلم البشريّ وفي الوقت نفسه العلم الطبيعي والتجريبي.
فقد اختار ابن خلدون الطريق الاخير، ولم يندرج علم العمران في اطار الحكمه العمليه ولا النظريه، علي الرغم من انّه لم يقدّم تصنيفاً شاملاً للعلوم ايضاً. لقد سعي الباحث في هذه المقاله ورا الكشف عن عدم امكانيّه تاسيس علم يناقش موضوع العمران البشري، وذلك في اطار التصنيف الارسطي السايد آنذاك، حيث انّ هكذا مبادره تعد انحلالاً للجوانب المعياريه للعلوم العمليّه و من جانب آخر تحمل في طيّاته نزعهً بشريّه الي العلوم الطبيعيّه.
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان