مقايسه‌ي تسلط نيم‌كره هاي مغزي A، B، C و D دانش‌آموزان عادي و ناتوان يادگيري

Comparison of A, B, C and D brain quadrants dominance in normal students and students with learning disabilities

هدف پژوهش حاضر، مقايسه‌ي تسلط نيم‌كره‌هاي مغزي A،B،C وD دانش‌آموزان عادي و ناتوان يادگيري بود. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه دانش‌آموزان دختر و پسر عادي و ناتوان يادگيري دوره راهنمايي شهر اردبيل بود. نمونه‌ي پژوهش به 80 نفر (شامل 40 دانش آموز عادي و 40 دانش آموز ناتوان يادگيري) بود كه به صورت نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند، براي جمع آوري داده‌ها از آزمون هوش ريون و پرسش‌نامه تسلط نيم‌كره‌هاي مغزي هرمن استفاده شده است. روش تحقيق از نوع علي- مقايسه اي بوده، براي تجزيه و تحليل داده‌ها از تحليل واريانس چند متغيري (مانوا) استفاده شده است. نتايج اين مطالعه نشان داد كه بين دانش‌آموزان عادي و ناتوان يادگيري در هر چهار نيم‌كره‌ي مغزي تفاوت معناداري وجود دارد. بدين معني كه دانش‌آموزان ناتوان يادگيري در هر چهار نيم‌كره نمره كم‌تري نسبت به دانش‌آموزان عادي به دست آوردند. در ادبيات آموزشي اين مطلب اثبات شده، يادگيري زماني موثر است كه كل مغز در فرايند يادگيري درگير باشد به همين دليل فعاليت هاي آموزشي بايد به نحوي تنظيم شوند كه از قابليت هاي هر چهار سبك تفكر استفاده كنند.

The aim of the present study was the comparison of A, B, C and D brain quadrants dominance in normal students and students with learning disabilities. The study population included all Ardabil’s normal and learning disabled students, male and female, in the academic year 2012-2013. The sample of the current study included 40 learning disabled and 40 normal students; who were selected through multistage random sampling method. Ravenʹs Progressive Matrices test, questionnaire, and Hermann brain dominance quadrant were used to collect data. Method was causal- comparative, and data were analyzed by multivariate analysis of variance (MANOVA). The results of this study indicate that the learning disabled and normal students are significantly different in all four quadrants of the brain. Learning disabled children were weaker than normal students in all four quadrants of the brain. This is documented in academic literature; learning is effective when the whole brain is involved in the learning process so that training activities should be tuned to take advantage of the capabilities of each of the four quadrants.