بررسي تحليلي مناسبات خوانين بستك و كلانتران فرامرزان از همكاري تا ستيز

Analytical Study of the Relations of Bastak’s Khans andFaramarzan’s SheriffsFrom Cooperation to Fight

رونق و شكوفايي بنادر خليج فارس ـ مانند همه بنادر پررونق جهان ـ پيوند تنگاتنگ و نزديكي با وضعيت پس‌كرانه‌هاي آنها داشته است، به‌گونه‌اي كه بدون بررسي اين پس‌كرانه‌ها نمي‌توان ابعاد و زواياي پيشرفت يا پسرفت اين بنادر را روشن ساخت. اين مقاله‌ با بررسي تحليلي مناسبات خوانين بستك و كلانتران فرامرزان مستقر در نواحي جهانگيريه و دهستان فرامرزان، يعني پس‌كرانه‌هاي بندر لنگه، به اين موضوع مي‌پردازد. اين مقاله در چارچوب پژوهش در مناسبات اين خوانين و قدرتمندان منطقه در خلال سال‌هاي 1194-1328ق/1816-1950م، تحولات اجتماعي و سياسي پس‌كرانه‌هاي يكي از بنادر مهم خليج فارس (بندر لنگه) را موضوع بررسي خود قرار داده است و در‌صدد پاسخ به اين سوال است كه رقابت اين دو گروه از خوانين، چگونه اوضاع اجتماعي و سياسي منطقه را تحت تاثير خود قرار داده است. اين موضوع تاكنون كانون پژوهش و تحقيق مستقلي نبوده و اين نوشته با روش توصيفي ـ تحليلي به آن پرداخته است.

Prosperous Persian Gulf ports - like all the booming ports of the world - have had close ties to the situation of their shores, so that without studying these shores it is impossible to clarify the dimensions and angles of progress or regress of these ports. This article analyzes the relationship between the Khans of Bastak and sheriffs of Faramarzan who lived in Jahangiriyeh region and Faramarzan village i.e. on the shores of Bandar Lengeh. This paper studies the relationship between the Khans and powerful people of the area during the years 1194-1328 AH/ 1816-1950 AD, i.e. the time span of 134 years, political and social changes of one of the major ports of Persian Gulf (Bandar Lengeh) have been the object of study and is going to answer this question that how the competition of these two Khans has affected the political situation in the region. This has not been the focus of any research and independent studies and writing method is descriptive - analytical.