ارزيابي مقاومت ايجاد شده توسط قارچهاي مايكوريزي آربوسكولار(AMF) عليه نماتد ريشه گرهي (Meloidogyne javanica) در گوجه فرنگي (Lycopersicon esculentum Mill.)

Evaluation of resistance caused by Arbuscular Mycorrhizal Fungi against Root Knot Nematode (Meloidogyne javanica) in Tomato (Lycopersicon esculentum Mill.).

در اين تحقيق تاثير همزيستي دو گونه Glomus mosseae وGlomus intraradices از قارچهاي مايكوريزي آربوسكولار بر بيماري نماتدي گره ريشه با عامل Meloidogyne javanica در گياه گوجه فرنگي مورد بررسي قرار گرفت و در تيمارهاي مختلف، اثرات ناشي از برهم كنش اين دو ميكروارگانيزم، برشاخص هاي رشدي گياه ، شاخص هاي بيماري نماتدي و شاخص هاي توسعه مايكوريزي ارزيابي شدند. آزمايشها در قالب طرح كاملا تصادفي اجرا شدند و مقايسه ميانگين ها با آزمون دانكن و در سطح احتمال 5% انجام شد. در مورد شاخص هاي رشدي، وزن تر و خشك اندامهاي هوايي و ريشه بررسي شدند كه افزايش در وزن اندامهاي هوايي در تيمارهاي حاوي مايكوريز و افزايش در وزن ريشه در تيمارهاي نماتدي مشاهده گرديد، كه اين تغييرات مي تواند ناشي از تحريك رشد گياه و نيز القاي مقاومت عليه نماتد توسط قارچ و نيز افزايش حجم ريشه به دليل توليد گال باشد، در زمينه شاخص هاي رشدي گياه تيمارهاي حاوي گونه G. mosseae نسبت به تيمارهاي حاويG. intraradices افزايش معني داري در زمينه وزن اندامهاي هوايي و كاهش معني داري در زمينه وزن ريشه نشان مي دهند كه مي تواند ناشي از نقش موثرتر گونه G. mosseae در تحريك رشد گياه و القاي مقاومت عليه نماتد باشد. در مورد شاخص هاي بيماري نماتدي تيمارهاي حاوي قارچ مايكوريز كاهش معني داري را نسبت به تيمار نماتد نشان مي دهند كه نشان دهنده كاهش حمله و جلوگيري از توليد مثل نماتد است و در مجموع ايجاد مقاومت به بيماري توسط دو گونه قارچي را اثبات مي كند اما مقايسه اين شاخص ها بين دو گونه قارچي نشان مي دهد كه گونه G. mosseae نقش موثرتري در كنترل بيماري ايفا مي كند. درمورد شاخص فراواني مايكوريزي تفاوت معني داري بين تيمارهاي مختلف مشاهده نمي شود كه نشان مي دهد نماتد گرهي ريشه تاثير منفي بر روي اين شاخص نمي گذارد و مانع از توسعه مايكوريزي نمي گردد. درمورد شاخص تراكم مايكوريزايي مشاهده مي كنيم كه بين دو تيمار G.mosseae و G.intraradices تفاوت معني داري وجود دارد و گونه G.mosseae داراي توانايي كلنيزاسيون بالاتري در رقم گوجه فرنگي موردآزمايش مي باشد و مي توانيم نتيجه گيري كنيم كه توانايي پايين گونه G.intraradices در كنترل ساير شاخص-هاي نماتدي نيز ناشي از پايين بودن درصد كلونيزاسيون است. در مجموع نتايج اين آزمايش نشان دهنده اينست كه مي توانيم از قارچهاي مايكوريزي آربوسكولار به عنوان يك عامل كنترل زيستي در مهار بيماري نماتدي گره ريشه و نيز جهت افزايش عملكرد گياه گوجه فرنگي استفاده كنيم.

In this research the effect of two species of Arbuscular Mycorrhizal Fungi, Glomus mosseae and Glomus intraradices on root knot nematode, Meloidogyne javanica was investigated and in different treatments the effects of this interaction on parameters of plant growth , nematode infection and mycorrhizal development were evaluated.Shoot fresh and dry weight significantly increased in mycorrhizal treatments and root fresh and dry weight increased significantly in nematode treatments . These changes may be related to plant growth promotion and induction of resistance against nematode by AMF and also increase of root weight because of gall induction by nematode infection.The parameters of nematode disease including number of galls and eggsacs significantly reduced in mycorrhizal treatments compared to nematode treatments that shows reduction of attack and inhibition of nematode propagation . In mycorrhizal frequency there is not significant difference between treatments that confirms root knot nematode has not inhibitory effect on mycorrhizal development . In mycorrhizal density we have significant difference between treatments of two AMF, that shows G.mosseae has a higher colonization ability and this demonstrate that lower ability of G.intraradices in control of nematode infection parameters may be related to low colonization percentage . Totally this experiment shows that we can use AMF as a biological control agent to control of root knot nematode and promotion of plant growth