عنوان مقاله :
پيشرفت بهمثابه عدالت (براساس تبيين انسانشناختي)
عنوان فرعي :
Development as Justice (Based on anthropological explanation)
پديد آورندگان :
رفيعيآتاني، عطاالله نويسنده عضو هييتعلمي دانشگاه بينالمللي جامعه المصطفي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 47
كليدواژه :
پيشرفت , عدالت , مباني انسانشناسي
چكيده فارسي :
يكي از موضوعات چالشبرانگيز هميشگي و دوگانه به ظاهر آشتيناپذير، عدالت و توسعه است؛ البته كوششهايي صورت گرفته است تا عدالت در مفهوم گسترده توسعه جاسازي شود. مقاله پيشرو بر آن است تا اثبات كند كه مبتني بر فروض انسانشناختي اسلامي، عدالت و پيشرفت نوعي عينيت دارند؛ البته براي رسيدن به اين مقصود تعريف عدالت به «اعطا كل ذي حق حقه» و نيز «وضع الشي في موضعه» مفروض انگاشته ميشود. براي تبيين اين نظريه ابتدا مجموعه نظريههاي رايج توسعه در چارچوب روششناختي لاكاتوش بهعنوان پارادايمي واحد بر مدار هسته سخت آن (نوع تلقي از انسان) توضيح داده ميشود. پس از آن نقدهاي وارده بر نظريههاي غربي توسعه بر مدار هسته سخت آن بهعنوان پايه نظريهاي واقعبينانهتر براي پيشرفت مرور شده است. آنگاه مبتني بر معرفي اسلامي از انسان، ماهيت و عوامل پيشرفت انسان در بُعدهاي فردي و اجتماعي بهعنوان رويكردي واقعيتر مورد بحث قرار گرفته است. سرانجام با پيگيري استلزامات نظريه اسلامي پيشرفت نشان داده ميشود كه نظريه اسلامي پيشرفت بهطور دقيق يك نظريه براي عدالت نيز خواهد بود؛ بنابراين پيشرفت و عدالت به يك واقعيت اشاره ميكنند.
چكيده لاتين :
One of the always challenging issues is the apparently irreconcilable twofold of justice and development. However, there have been tries in order to fit the justice into the broad concept of development, but this paper is to prove that based on Islamic anthropological assumptions, justice and development has a kind of objectivity. To reach this goal, the definition of justice to “giving the rightful his right” and “placing the thing in its own place” is assumed. To explain this theory, first a set of current theories of development in the Lakatos methodological framework as a unit paradigm based on its hard core orbit (the kind of treatment of human) is explained.
After that the critics of western theories of development based on its hard core orbit as a base for a more realistic theory of development is studied. Then, based on Islamic introduction of human, the nature and factors of human development in individualistic and social dimensions as a more realistic approach had been discussed. Finally, by pursuing implications of Islamic theory it is shown that Islamic theory of development will also be a theory of justice. Therefore, development and justice indicate a same reality.
چكيده عربي :
احدي المواضيع المتحديه الدايمه هي ازدواجيه العداله والتنميه. مع انه تم انجاز عده محاولات لجعل العداله في مفهوم اوسع كالعداله الا ان النقاش لايزال يبقي. اما هذه المقاله تهدف اثبات فروض معرفه الانسان الاسلاميه والعداله والتنميه. للوصول الي هذا الهدف افترضنا تعريف العداله بمعني اعطا كل ذي حق حقه ووضع الشي في موضعه. لتببين هذه النظريه نقوم بدايه بتوضيح مجموع الآرا في التمنيه في اطار اسلوب لاكاتوش المعرفيه كنموذج شامل علي مدار النواه الصعبه. ثم نقوم بدراسه الانتقادات علي الآرا الغربيه في التنميه علي مدار النواه الصعبه كنظريه موضوعيه للتقدم. ثم بالنظر الي تعريف الانسان في الاسلام درسنا ماهيه تقدم الانسان واسبابها في الابعاد الشخصيه والاجتماعيه كنهج اكثر موضوعيا. واخيرا تظهر بملزومات النظريه الاسلاميه في مجال التقدم بان النظريه الاسلاميه في مجال التقدم هي نفس نظريه العداله ولهذا العداله والتقدم تشيران الي حقيقه واحده.
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 47 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان