رابطه سبك رهبري با هوش سازماني

Relationship between Leadership Style and Organizational Intelligence

هدف از انجام اين تحقيق بررسي رابطه سبك رهبري با هوش سازماني و شناسايي سبك شايسته ميباشد. بدين منظور براي تعيين سبك رهبري از مدل سه عاملي اريه شده توسط بس و آوليو استفاده شده است. رهبري تحول آفرين، رهبري تبادلي و عدم مداخلهگر سه سبك مطرح شده در اين مدل ميباشند. همچنين براي سنجش هوش سازماني از مدل ارايه شده توسط آلبرخت استفاده گرديده است. در يك بررسي توصيفي پيمايشي، از بين ادارات دولتي شهر قم تعداد شش اداره به روش نمونهگيري خوشهاي انتخاب شده و سپس كار نمونه برداري تصادفي از بين اين ادارات انجام پذيرفت كه در نهايت از مجموع 296 كارمند 172 نفر پاسخگوي سوالات پرسشنامه بودند. اطلاعات جمعآوري شده مورد تجزيه و تحليل گرفته و نتايج حاصل نشان دهنده آن است كه بين سبك رهبري تحول آفرين و هوش سازماني رابطه مستقيم وجود دارد و همچنين بين سبك رهبري عدم مداخلهگر و هوش سازماني رابطه غير مستقيم وجود دارد. بدين ترتيب بر اساس نتايج بدست آمده سبك رهبري تحول آفرين، سبكي شايسته ميباشد.

The purpose of this research is study of relationship between leadership style and organizational intelligence and identifying competent leadership style. For this purpose, three dimensional model offered by Bass and Avolio is used to determine the leadership style. Transformational leadership, transac-tional and Laissez faire leadership are the elements suggested in this model. Also, Albrecht model is used for measurement of organizational intelligence. In a descriptive-survey research in public offices of Qom, six offices have been selected with cluster sampling and then random sampling of them was accomplished. At the end, 172 of 296 employees answered to questions. Col-lected data was analyzed and results indicate that there is positive correlation between transformational leadership style and organizational intelligence and also negative correlation is seen between Laissez faire leadership and organizational intelligence. Therefore, transformational leadership style is the competent one.