شكايت از درد در اندام فوقاني و بررسي رابطه آن با استرس شغلي در كاركنان اداري

Complaint of Pain in the Upper Limbs and its Relationship With Job Stress in Office Workers

مقدمه: بدون شك استرس شغلي و اختلالات اسكلتي-عضلاني رابطه مستقيمي با سلامت كاركنان دارد. بنا به گزارش معاونت درمان سازمان تامين اجتماعي بيماري‌هاي اسكلتي –عضلاني علت4/14درصد از كارافتادگي‌هاي كلي در ايران بوده، همچنين بيشترين تعداد مراجعات به كميسيون‌هاي پزشكي بدوي سازمان تامين اجتماعي به علت ناراحتي‌هاي اسكلتي- عضلاني بوده است. هدف از اين مطالعه تعيين ميزان شكايت از درد در اندام فوقاني و بررسي رابطه آن با استرس شغلي در كاركنان اداري مي‌باشد. روش بررسي: اين يك مطالعه مقطعي مي باشد كه در سال 1390 انجام گرفت. نمونه در اين مطالعه 320 نفر از كاركنان اداري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و دانشگاه علوم بهزيستي و توان‌بخشي مي‌باشند. كه 37 درصد نمونه را مردان و 63 درصد را زنان تشكيل مي‌دهند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش چارت نشان دهنده‌ي اختلالات اسكلتي عضلاني BDC، پرسشنامه استرس شغلي HSEو همچنين يك پرسشنامه باز پاسخ مي‌باشد. روش نمونه گيري طبقه اي بوده كه بر طبق جمعيت هر دانشگاه تعداد نمونه انتخاب مي‌شدند،و از نرم افزار SPSS نسخه 16براي آناليز آماري استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داده بيشترين اختلالات اسكلتي عضلاني مربوط به كمر با 2/28 درصد و كمترين آن مربوط به بازو و ساعد با7/4درصدمي‌باشد. نتايج همچنين نشان داد كه شكايت از درد در كمر، بازو، گردن و شانه اختلاف معني داري بين زن و مرد دارد.همچنين ميزان استرس بالا، 11درصد مي‌باشد. در زير مقياس مربوط به استرس بيشترين ميزان استرس بالا مربوط به روابط بين فردي 1/73 درصد و كمترين مقدار آن مربوط به كنترل با 5/2درصد مي‌باشد. همچنين هيچ رابطه معناداري بين شكايت از درد اندام فوقاني با زير مقياس‌هاي استرس شغلي وجود نداشت. نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه ميزان استرس شغلي و درد در اندام فوقاني در نمونه مورد نظر بالا مي‌باشد اما رابطه معني داري بين درد در اندام فوقاني و استرس شغلي پيدا نشد، با توجه به ميزان بالاي استرس و اختلالات اسكلتي عضلاني در اين نمونه و با توجه به اينكه مطالعات گذشته، نقش استرس و اختلالات اسكلتي عضلاني را در بهره‌وري، غيبت از كار و رضايت شغلي را به اثبات رسانيده‌اند پيشگيري از اين عوامل ضروري مي‌باشد.

Background: Undoubtedly, Job stress and musculoskeletal disorders are directly related to the staff health. According to the Department of Social Therapy, Musculoskeletal diseases contribute to 4.14% of overall disability in Iran. Also the maximum number of referrals to primitive medical commission of Social Security Organization has been due to musculoskeletal disorders. The aim of this study was to determine complains of pain in upper extremity and to investigate its relationship with job stress in office workers. Methods: This study was a cross-sectional study. The sample in this study was 320 with 37% male and 62.6% female from administrative staff of medical sciences of Shahid Beheshti and Social Welfare and Rehabilitation University of Tehran, Iran. The tools used in the study were Body Discomfort Chart, HSE job stress and open-ended response questionnaire. Stratified random sampling method was used according to population in each university. SPSS 16 was used for the statistical analysis. Results: The results showed that the greatest musculoskeletal disorders are related to back (about 28/2%), and the lowest related to arm and forearm (about 4.7%). There was a significant difference between male and female samples in terms of complaints of back, arm, neck and shoulder. For subscales related to psychosocial factors, the highest rate of stress was related to Relationship (73.1%) and the lowest was related to Control (2.5%). No significant different was found between psychometric characteristics and complaints of pain in the upper extremities. Conclusion: The results of this study showed that stress and pain in the upper extremity was high in the sample. However, no significant relationship was found between stress and pain in the upper extremity. According to high levels of stress and musculoskeletal disorders in this sample and regarding that the previous studies have proved the role of stress and musculoskeletal disorders in productivity, absence from work, and job satisfaction, prevention of these factors seems to be highly essential.