عنوان مقاله :
فرجام شناسي عرفاني در انديشه و آثار ابوالمجد سنايي غزنوي
عنوان فرعي :
Mystical eschatology in the thought and works ofAbolmajd Sanaei Ghaznavi
پديد آورندگان :
كسرايي فر، مرضيه نويسنده دانشگاه تهران Kasraeifar, Marzieh , ابراهيمي، حسن نويسنده دانشگاه تهران Ebrahimi, Hassan
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 0
كليدواژه :
بهشت , تجسم عمل , دوزخ , سنايي , سعادت و شقاوت , معادشناسي
چكيده فارسي :
معاد و چگونگي زندگي پس از مرگ از مسايل پيچيده و شگرفي است كه اديان مختلف و مكاتب گوناگون كلامي، فلسفي و عرفاني -هريك به گونه اي- به آن پرداخته، و كوشيدهاند تا پرسشهاي بشر درباره آن را پاسخ گويند. در اين ميان، عرفا جايگاهي ويژه و مهم دارند، زيرا معاد را با بيان تجارب خويش توصيف ميكنند. ازجمله عارفاني كه به اين مسيله توجه بسيار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنايي غزنوي، شاعر و عارف نامي سده پنجم، است. او نهايت زندگي و مرگ زادهشدن و پس، رخت از عالم كون و فساد بربستن- را معاد و حيات واپسين مي داند و بدينسبب، بر گذر از اين سرا و حركت به سوي قرارگاه معاد تاكيد مي كند.
سنايي در انسان شناسي خود به جوهر قدسي يا همان نفس ناطقه مجرد، در كنار كالبد جسماني، عقيده دارد و برايناساس، معاد را جسماني– روحاني ترسيم مي كند. او تجرد و بقاي نفس ناطقه را همانند حكما و متكلمان و به شيوه استدلالي اثبات نميكند، و حقيقت و كيفيت معاد را بهروش اهل نظر و استدلال صورت بندي نمي نمايد؛ اما، به مباني انسان شناسانه و معادشناسانه حكمي عصر خويش پايبند است و براساس اين مباني، ديدگاه خود را درباره معاد و احوال انسان در حيات واپسين بيان مي كند. تاكيد بر اين نكته از آن رو ضروري مي نمايد مينمايد كه بدانيم سنايي نه دغدغه هاي انسان شناسي و معادشناسي اهل نظر را دارد، و نه معادشناسي او يك سر معاد شرعي است؛ بلكه براساس انسان شناسي حكمي عصر خود، معاد شرعي را از آينه سيروسلوك عارفانه و معاد روحاني و عرفاني مي نگرد. برايناساس، معاد در آثار سنايي امري نيست كه صرفا پس از مرگ جسماني و در وقت معلوم قيامت روي دهد، بلكه مسيري است كه در طي آن انسان، ازنظر جسم و روح، پيوسته تغيير ميكند و كامل ميگردد. به بيان ديگر، گذر از اين مسير مراحلي دارد كه در سلوك عرفاني اسلام در قالب اين چهار مرتبه بيان مي شود: پاكي از رذايل و تطهير ظاهر، تهذيب باطن و تزكيه قلب از ملكات ناپسند، روشنايي قلب با نور صفات و ملكات پسنديده و در آخر، فناي نفس و استغراق در ذات و صفات الهي. وي ماهيت دوزخ و بهشت و نيز سعادت و شقاوت انسان را بر همين اساس تبيين و تفسير مي كند.
چكيده لاتين :
Resurrection and the life of after death is a huge complex issue
that has been looked at in different religions and theological,
philosophical and mystical schools. The importance of knowing
afterlife and resurrection is in its effects on human’s way in
physical life and achieving prosperity or adversity in future life.
Being aware of physical and spiritual perceptions and moving
toward perfection leads human to eternal life. It has important
place in works of Abolmajd Sanaei Ghaznavi, poet and mystic
of fifth century. According to him, the purpose of life and death
is resurrection and the life of after death. He believes to
physical and spiritual resurrection. Knowing resurrection, in the
manner Sanaei speaks of, results from searching internal states
and being aware of secrets of universe.
عنوان نشريه :
اديان و عرفان- دانشگاه تهران
عنوان نشريه :
اديان و عرفان- دانشگاه تهران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان