شماره ركورد :
694222
عنوان مقاله :
فرجام شناسي عرفاني در انديشه و آثار ابوالمجد سنايي غزنوي
عنوان فرعي :
Mystical eschatology in the thought and works ofAbolmajd Sanaei Ghaznavi
پديد آورندگان :
كسرايي فر، مرضيه نويسنده دانشگاه تهران Kasraeifar, Marzieh , ابراهيمي، حسن نويسنده دانشگاه تهران Ebrahimi, Hassan
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
277
تا صفحه :
299
كليدواژه :
بهشت , تجسم عمل , دوزخ , سنايي , سعادت و شقاوت , معادشناسي
چكيده فارسي :
معاد و چگونگي زندگي پس از مرگ از مسايل پيچيده و شگرفي است كه اديان مختلف و مكاتب گوناگون كلامي، فلسفي و عرفاني -هريك به گونه اي- به آن پرداخته، و كوشيده‏اند تا پرسش‏هاي بشر درباره آن را پاسخ گويند. در اين ميان، عرفا جايگاهي ويژه و مهم دارند، زيرا معاد را با بيان تجارب خويش توصيف ‏مي‏كنند. ازجمله عارفاني كه به اين مسيله توجه بسيار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنايي غزنوي، شاعر و عارف نامي سده پنجم، است. او نهايت زندگي و مرگ زاده‏شدن و پس، رخت از عالم كون و فساد بربستن- را معاد و حيات واپسين مي داند و بدين‏سبب، بر گذر از اين سرا و حركت به سوي قرارگاه معاد تاكيد مي كند. سنايي در انسان شناسي خود به جوهر قدسي يا همان نفس ناطقه مجرد، در كنار كالبد جسماني، عقيده دارد و براين‏اساس، معاد را جسماني– روحاني ترسيم مي كند. او تجرد و بقاي نفس ناطقه را همانند حكما و متكلمان و به شيوه استدلالي اثبات نمي‏كند، و حقيقت و كيفيت معاد را به‏روش اهل نظر و استدلال صورت بندي نمي نمايد؛ اما، به مباني انسان شناسانه و معادشناسانه حكمي عصر خويش پاي‏بند است و براساس اين مباني، ديدگاه خود را درباره معاد و احوال انسان در حيات واپسين بيان مي كند. تاكيد بر اين نكته از آن رو ضروري مي نمايد مي‌نمايد كه بدانيم سنايي نه دغدغه هاي انسان شناسي و معادشناسي اهل‏ نظر را دارد، و نه معادشناسي او يك سر معاد شرعي است؛ بلكه براساس انسان شناسي حكمي عصر خود، معاد شرعي را از آينه سيروسلوك عارفانه و معاد روحاني و عرفاني مي نگرد. براين‏اساس، معاد در آثار سنايي امري نيست كه صرفا پس از مرگ جسماني و در وقت معلوم قيامت روي دهد، بلكه مسيري است كه در طي آن انسان، ازنظر جسم و روح، پيوسته تغيير مي‏كند و كامل مي‏گردد. به بيان ديگر، گذر از اين مسير مراحلي دارد كه در سلوك عرفاني اسلام در قالب اين چهار مرتبه بيان مي شود: پاكي از رذايل و تطهير ظاهر، تهذيب باطن و تزكيه قلب از ملكات ناپسند، روشنايي قلب با نور صفات و ملكات پسنديده و در آخر، فناي نفس و استغراق در ذات و صفات الهي. وي ماهيت دوزخ و بهشت و نيز سعادت و شقاوت انسان را بر همين اساس تبيين و تفسير مي كند.
چكيده لاتين :
Resurrection and the life of after death is a huge complex issue that has been looked at in different religions and theological, philosophical and mystical schools. The importance of knowing afterlife and resurrection is in its effects on human’s way in physical life and achieving prosperity or adversity in future life. Being aware of physical and spiritual perceptions and moving toward perfection leads human to eternal life. It has important place in works of Abolmajd Sanaei Ghaznavi, poet and mystic of fifth century. According to him, the purpose of life and death is resurrection and the life of after death. He believes to physical and spiritual resurrection. Knowing resurrection, in the manner Sanaei speaks of, results from searching internal states and being aware of secrets of universe.
سال انتشار :
1392
عنوان نشريه :
اديان و عرفان- دانشگاه تهران
عنوان نشريه :
اديان و عرفان- دانشگاه تهران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت