شماره ركورد :
694661
عنوان مقاله :
هگل، هايدگر و مساله زمان
عنوان فرعي :
Hegel, Heidegger and the Problem of Time
پديد آورندگان :
اردبيلي، محمدمهدي نويسنده دانشجوي دكتري Ardabili, Mohammad Mahdi , آزادي، عليرضا نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1393 شماره 14
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
49
تا صفحه :
69
كليدواژه :
پديدارشناسي روح , دازاين , زمان , هستي و زمان
چكيده فارسي :
هرچند هگل نخستين كسي نبود كه پاي تاريخ را به فلسفه باز كرد، اما بي‌ترديد جايگاه تاريخ در متافيزيك تا پيش از هگل هيچ‌گاه چنين والا نبوده است. هگل تاريخ را وارد جوهر و جهان كرد؛ به اين معنا كه جوهر ذاتا پديده‌اي تاريخي است و تاريخ همانا تجلي روح جهان است. تقريبا صد سال پس از هگل، فيلسوف ديگري سربرآورد كه به تعبيري مفهوم تاريخ و رابطه آن با هستي را احيا كرد. وي تلقي غيرتاريخي پديدارشناسي استادش هوسرل (صرف‌نظر از نوشته‌هاي واپسين هوسرل) را به نوعي پديدارشناسي تاريخمند بدل ساخت و براي دازاين، يعني يگانه راه مواجهه با حقيقت هستي، ذاتي تاريخي قايل شد. به اختلافات و اشتراكات هگل و هايدگر بر سر مفهوم تاريخ و تاريخ‌مندي تاكنون بسيار پرداخته شده است. اما ريشه تمام اين مباحث، يعني نگاه اين دو متفكر به مفهوم «زمان» عمدتاً كمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پيشِ رو ابتدا مي‌كوشد تا تبييني تقريبي از رويكرد هگل و هايدگر نسبت به مفهوم «زمان»، به دست دهد. سپس با اشاره به انتقادات هايدگر بر هگل (به ويژه برداشت هگل از زمان) در انتهاي كتاب هستي و زمان، بكوشد تا در حد توان هگل را از برخي از اين انتقادات مبرا كند و حتي برخي از آنها را در خصوص خود فلسفه هايدگر وارد بداند.
چكيده لاتين :
The place of history in Metaphysics has never been as elevated as it was after Hegel, although Hegel was not the first to bring the issue of ‘history’ into the arena of philosophy. Hegel entered ‘history’ into the ‘substance’ and the world, holding that ‘substance’ is an essentially historical phenomenon, while History is nothing but the manifestation of the world’s spirit. Almost a hundred years after Hegel, another philosopher emerged who, in one sense, revived the notion of ‘history’ and its relationship with the Being. He altered Husserl’s non-historical phenomenology (notwithstanding his final writings) into a historical phenomenology and believed in a historical essence for Da-sein which, according to him, is the only way to deal with the truth of Being. The points of convergence and divergence between Hegel and Heidegger on history and historicity have far been the subject of a hot dispute among scholars, but the root of all these discussions, i.e. the two thinker’s approach to the concept of ‘time’, has often received little attention. This article is attempting to provide an approximate account of Hegel and Heideggerʹs approaches to the concept of ‘time’. Then, referring to Heideggerʹs critique of Hegel (especially Hegelʹs conception of time) in the final chapter of Being and Time, we try to acquit Hegel of these criticisms, and even turn some of these critiques back to Heideggerʹs philosophy.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 14 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت