شماره ركورد :
694663
عنوان مقاله :
شك و يقين در ويتگنشتاين متاخر
عنوان فرعي :
Later Wittgenstein on Doubt and Certainty
پديد آورندگان :
زاهدي، محمدصادق نويسنده , , اصلي بيگي، خديجه نويسنده كارشناس ارشد فلسفه Asli Beigi, Khadijeh
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1393 شماره 14
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
93
تا صفحه :
112
كليدواژه :
شكاكيت , معرفت , ويتگنشتاين متاخر , يقين , توجيه , شك
چكيده فارسي :
در معرفت‌شناسي كلاسيك، شكاكيت در مقابل معرفت قرار داشته و روشهاي مختلفي براي پاسخ به شكاكان ارايه مي‌شود. ويتگنشتاين متاخر با تمايز نهادن ميان معرفت و يقين رويكرد جديدي را در نقد شكاكيت مطرح كرده است. او يقين را امري مقدم بر معرفت مي‌داند كه ريشه در عمل و نه معرفت دارد. به باور وي صورت ابتدايي بازي زباني، يقين است كه در عين معقوليّت بي‌نياز از هرگونه توجيه و دليل است. به زعم وي برخي از گزاره‌ها وجود دارند كه در عين اين كه ترديد در آنها محال است ادعاي معرفت به آنها نيز مهمل است. ويتگنشتاين، اين گزاره‌ها را گزاره‌‌هاي محوري مي‌نامد و معتقد است تصوير ما از جهان با تكيه بر آنها ساخته مي‌شود. اين گزاره‌‌هاي محوري از آن جهت كه مبناي بازي‌هاي زباني ما و اساس هرگونه تحقيق و پژوهشي هستند كه به دست ما انجام مي‌گيرد قطعي و يقيني‌اند. او قطعيت و يقيني بودن اين گزاره‌ها را به منزله خطاناپذير بودن يا مطابقت آنها با واقع نمي‌داند، بلكه يه ياور وي يقين به آنها ناشي از طرز تلقي افراد است كه لزومي ندارد با واقعيت مطابقت داشته باشد. به باور وي، مباني معرفت آدمي نه بر توجيه، كه بر حوزه‌اي وراي آن يعني عرصه عمل و نحوه معيشت وي متكي است. در اين مقاله ديدگاه ويتگنشتاين درباره يقين را تبيين خواهيم كرد و در نهايت درباره اين كه آيا نظريه وي توانسته است معضل شكاكيت در فلسفه را حل كند داوري خواهيم نمود.
چكيده لاتين :
Later Wittgenstein, by making a distinction between knowledge and certainty, gives a new approach to criticize skepticism. According to him, certainty is prior to doubt and knowledge. He believes that certainty is something different from knowledge on which it is based in practice and not in belief and knowledge. According to later Wittgenstein, certainty is the primary form of language game which does not need to be justified. He believes that there are some propositions which could not be said that we know them and could not be doubted. He calls them, “hinge propositions” and maintains that our world- picture is made by those propositions. These propositions are the foundation of our language games and researches. Wittgenstein believes that although these are certain propositions, but it does not follow that they are incorrigible and correspond to reality. This kind of certainty is based on our attitudes towards reality. In this paper we are going to explain later Wittgensteinʹs theory of certainty and show that whether his theory could solve the problem of skepticism in epistemology.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 14 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت