نقد روايت شناختي داستان «زن نويسنده»

The Narratological Criticism of “Women Writer”

روايت يك داستان، مهم‌ترين بخش ساختاري آن را تشكيل مي‌دهد. كاربرد درست و موثر شيوه‌هاي روايت، پايه اصلي موفقيت يك نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روش‌هاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است كه فراتر از درون‌مايه و مضمون اثر، به جلوه‌هاي كاملاً ادبي متن داستاني پرداخته و شگردهاي مختلف آن را آشكار مي‌نمايد. «زن نويسنده» از جمله داستان‌هاي محمود گلابدره اي است كه در آفرينش آن، نويسنده به شيوه‌هاي روايي داستان نويسي روز، توجهي ويژه نشان داده است. روايت ذهني درخور توجه و نزديك شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و هم‌چنين سيال بودن جريان روايت كه موجب ابهام داستان و در نتيجه برتابيدن برداشت‌هاي مختلف خواننده خواهد شد، از ويژگي‌هاي روايي اين داستان است.