مدل يابي روابط بين هوش فرهنگي و حاكميت باليني: ديدگاه پرستاران بيمارستان هاي دولتي شهر كرمانشاه

Modeling the Relations between Cultural Intelligence and Clinical Governance: Perspective of Nurses of Public hospitals in Kermanshah

مقدمه: مفهوم حاكميت باليني به منزله ايجاد رويكردي نوين در استقرار سيستم بهبود كيفيت در نظام مديريت سلامت مطرح شده است كه شناخت عوامل تاثيرگذار بر آن به منظور اجراي اثربخش آن، ضروري است. در همين راستا، هوش فرهنگي كه به عنوان يكي از متغيرهاي مرتبط با آن معرفي شده به توانايي برخورد با مردم فرهنگ هاي مختلف اشاره مي كند. بر اين اساس، پژوهش حاضر با هدف مدل يابي روابط بين هوش فرهنگي و حاكميت باليني در بين پرستاران بيمارستان هاي دولتي شهر كرمانشاه انجام شد. روش ها: در اين مطالعه توصيفي- همبستگي 137 نفراز پرستاران دو بيمارستان دولتي شهر با استناد به جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش دو پرسشنامه استاندارد حاكميت باليني(Mikamali et al, 2013) و هوش فرهنگي (Lugo, 2007) بودند كه روايي و پايايي آنها بررسي و تاييد گرديد. در نهايت داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاري از طريق نرم افزار آماري LISREL تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: نتايج حاكي از اين بود كه رابطه معني داري بين هوش فرهنگي و حاكميت باليني پرستاران با ضريب استاندارد (66/0)، مقدار t (92/5) و با سطح معني داري (01/0) وجود دارد. همچنين بين متغيرهاي دموگرافيك از قبيل جنسيت، سن، سابقه كار و وضعيت تاهل با هوش فرهنگي و حاكميت باليني رابطه معني داري مشاهده نگرديد. نتيجه گيري: با توجه به اينكه هوش فرهنگي به عنوان يكي از متغيرهاي تاثيرگذار بر حاكميت باليني محسوب مي گردد؛ بنابراين، انتظار مي رود نظام مديريت سلامت با توجه به هوش فرهنگي، گام هايي استوار براي استقرار و اثربخشي حاكميت باليني بردارد. چراكه، يافته هاي پژوهش بيانگر آن بود كه پرستاران داراي هوش فرهنگي بالا در اثربخشي هر چه بيشتر فرايند حاكميت باليني نقش ارزنده-اي را ايفا خواهند نمود.

Introduction: Clinical Governance appeared as a new approach in the establishment of a system of quality improvement in health care management that identifying the effective factors with them in order to effective implementation is essential. In this way cultural intelligence as a dependent variable refers to ability of meeting with people of other culture. In this regard the present study has been conducted with the aim of modeling relations between cultural intelligence and clinical governance among Nurses of public hospitals in Kermanshah. Methods: This is a descriptive-correlative study. Population consisted of all Nurses working in two public hospitals in Kermanshah (386persons) and a sample of 137 persons were selected, using simple random sampling. For gathering data two questionnaires namely Clinical Governance (Mirkamali et al, 2013) and Cultural Intelligence (Lugo, 2007) that their validity and reliability were confirmed used. The structural equation modeling was used for analyzing data. Results: The results showed that there is a significant relationship between cultural intelligence and clinical governance of nurses with standard coefficient (0.66), t (5.92) and sig (0.01). Also among demographic variables such as sexuality, age, background, the single or marriage with cultural intelligence and clinical Governance there is not seen any relation. Conclusion: Considering the fact that cultural intelligence is one of the affective variables on clinical Governance, so it will be expected that health care management system with a focus on cultural intelligence would be take some strong steps for improving the establishment and effectiveness of clinical governance because, in base of research findings, nurses with high cultural intelligence have a worthwhile figure at effectiveness of clinical governance procedure. Key words: Culture, Clinical Governance, Nurses.