مديريت دانش در بخش دولتي: مطالعه اي روي روَابط بين عناصر سازماني و عمل انتقال دانش

Knowledge Management in State Sector: a Study of the Relationship between Organizational Factors and Knowledge Transfer

در هزاره سوم (عصر انباشت اطلاعات و رقابت )، ايجاد و حفظ دانش ، اعمال يك مديريت كارآمد بر دارايي دانشي ، از ضروريات يك سازمان براي حفظ پويايي خود در محيط است. بررسي ها نشان مي‌دهد كه مطالعه نسبتاً محدودي بر روي مديريت دانش و انتقال دانش در بخش دولتي ، حتي در كشورهاي توسعه يافته انجام گرفته ، اين مقاله روابط بين عناصر سازماني و عمل انتقال دانش در بخش دولتي را مورد بررسي قرار مي دهد. پنج متغير مستقل اصلي اين تحقيق عبارتند از : 1ـ فرهنگ سازماني 2- ساختار سازماني 3- تكنولوژي 4- منابع انساني 5- رهنمودهاي سياسي به منظور رسيدن يه يك مطالعه پزوهشي در سال 1385 يك وزارت خانه دولتي در ايران بعنوان جامعه آماري ، انتخاب واين متغير ها در مقابل دارايي هاي دانشي و انتقال دانش ضمني و صريح به وسيله آزمون اسپيرمن مورد آزمون قرار گرفت. نتايج نشان داد رابطه معنا داري بين بعضي از متغير ها (دانش ضمني، دانش آشكار، فرهنگ تسهيم دانش، مقاومت افراد، ذخيره دانش، رهنمود سياستمداران، آموزش، تكنولوژي ICT، انتصاب شغلي ، ارتباطات، ابزارهاي ICT) و ايجاد دارايي هاي دانشي و عمل انتقال دانش وجود دارد. بنابراين براي سازمانها بخصوص در بخش دولتي توجه به اين متغيرها در مديريت دانش ضروري به نظر مي رسد .ضمن اينكه بعضي از اين عناصر يك رابطه مهم در اجراي استراتژي مديريت دانش در سازمانهاي دولتي را نشان مي دهندكه مديران دولتي بايد آنها را مورد توجه قرار دهند و بعضي از متغير هايي كه هيچ رابطه اي را نشان نمي دهند (مثل وضعيت اسناد) نبايد بطور كامل ناديده گرفته شوند چراكه آنها براي بعضي سازمانهاي ديگربسيار مهم باشند.

In the third millennium (the age of information storage and competi-tion), developing and preserving knowledge and applying an effective management on knowledge assets are absolute necessities for an or-ganization to hold its dynamics in the environment. Studies show that even in the developed countries a relatively limited number of studies have been carried out on knowledge management and knowledge transfer in state sector. This research seeks to study the relationship between organizational factors and knowledge transfer in state sector. Five main independent variables are: 1. Organizational culture, 2. Organizational structure, 3. Technology, 4. Human resources, and 5. Political guidelines. In a research in 2006, the ministry of industries and mines was se-lected as the statistical population and these variables were assessed by Spearman test for knowledge assets and explicit and implicit know-ledge transfer. Results showed that there is a significant relation between some va-riables and creating knowledge assets and knowledge transfer, there-fore, organizations, particularly state ones, should pay special attention to these variables for managing knowledge. Some of these factors show an important connection in employing knowledge management strategy in state organizations. These factors must be considered while other factors which do not show any special relation must not be neg-lected completely; these unrelated factors may be important for other organizations.