كليدواژه :
ادراك , انگيزش , خصوصي سازي , نگرش
چكيده فارسي :
خصوصي سازي شركت ها و موسسات تحت مالكيت دولت در اواخر دهه 1970 توسط دولت تاچر در انگلستان به عنوان ابزاري براي كمك به نوسازي اقتصاد غيرمولد انگلستان مطرح و بكار گرفته شد، و سپس به موجب يك موج جزر و مد اقتصادي در طي دهه 1990 رشد كرد و به عنوان يك ابزاربسيارمهم در فرآيند تغيير و تحول اقتصادي كشورهاي مختلف دنيا از اقتصاد برنامه اي و دولتي به سوي اقتصاد آزاد و بازارشناخته شد. اجراي سياست و برنامه هاي خصوصي سازي در كشورهاي مختلف دنيا، و حتي در درون يك كشور همواره با موفقيت توام نبوده است. اين عدم موفقيت بر اين موضوع دلالت دارد كه در اجراي سياست و برنامه هاي خصوصي سازي، عوامل بسياري ازجمله عوامل ساختاري، تكنولوژيكي، و رفتاري- انساني تاثير گذار هستند كه عدم توجه به آنها زمينه شكست سياست و برنامه هاي خصوصي سازي را فراهم مي كند. اين تحقيق با اتخاذ رويكرد رفتاري؛ رابطه بين ادراك كاركنان از خصوصي سازي، نگرش آنها نسبت به خصوصي سازي، و انگيزش شان براي همگامي با اجراي سياست و برنامه هاي خصوصي سازي با موفقيت سياست و برنامه هاي خصوصي سازي مطالعه مي كند. ازسه شركت و موسسه تحت مالكيت دولت- سازمان جنگل ها و مراتع كشور، شركت سهامي شيلات جمهوري اسلامي ايران وسازمان گوشت كشور به عنوان جامعه آماري تحقيق، داده جمع آوري شد. نتايج تحقيق نشان داد كه نگرش كاركنان نسبت به خصوصي سازي در هر سه سازمان و ادراك در دو سازمان جنگل ها و مراتع كشور و شركت سهامي شيلات جمهوري اسلامي؛ و انگيزش كاركنان براي همگامي با اجراي سياست و برنامه هاي خصوصي سازي در دو سازمان جنگل ها و مراتع كشور و سازمان گوشت كشوربا موفقيت سياست و برنامه هاي خصوصي سازي رابطه معني داري وجود دارد. پس از اين نتيجه مي توان استنباط كرد كه موفقيت سياست و برنامه هاي خصوصي سازي به شناخت و معرفت كاركنان هر سازمان نسبت به اهداف و برنامه هاي خصوصي سازي، نگرش آنها نسبت به خصوصي سازي، سازگاري آن با سيستم هاي ارزشي افراد و بهبود كيفيت زندگي كاري و تضمين امنيت شغلي كاركنان بستگي دارد. همچنين نتايج آزمون ANOVA و آزمون شفه نشان داد كه بين سازمانهاي مطالعه شده ازلحاظ ادراك كاركنان
از خصوصي سازي، نگرش آنها نسبت به خصوصي سازي، و انگيزش شان براي همگامي با اجراي سياست و برنامه هاي خصوصي سازي و موفقيت سياست و برنامه هاي خصوصي سازي تفاوت معني داري وجود دارد، كه بر اين موضوع دلالت دارد هر سازماني بايستي در اجراي برنامه هاي خصوصي سازي به شيوه اقتضايي عمل كند و متناسب با ساختار و فرهنگ خود با ملاحظه توسعه عدالت اقتصادي از شيوه هاي مناسب خصوصي سازي استفاده كند.
چكيده لاتين :
In the late 1970s, Thatcherʹs government in UK launched and used the privatization of state-owned enterprises as an instrument to help modernize the unproductive UK economy. Then, growing by an economic tide in 1990s, it was known as a very important tool in the process of economic change of worldʹs different countries from planned and governmental economy toward liberal and market economy. The implementation of privatization policies and programs has not always been successful in worldʹs different countries, even within one country. Unsuccessful policies and programs of privatization implies that there are many factors, such as structural, technological, and behavioral-human factors which affect privatization success, or the lack of it. If these factors are not considered by politicians and policy-makers of any country, or managers and decision-makers of each state-owned enter-prise, privatization will fail. In this research, the researcher took a behavioral approach to study the relationship between employeesʹ atti-tude about privatization, their perception of it, and their motivation for implementing privatization policies and programs, and their success. Therefore, three state-owned enterprises – Iranʹs Forest, Ranges and Watershed Management Organization, Fisheries Organization, and Meat Organization are studied. The research results show that there is a significant relationship between employeesʹ attitude about privatization, their perception of it, and their motivation for implementing privatization policies and programs, and their success. Therefore, it can argued that the success of privatization policies and programs depend on employeesʹ knowledge about its objectives, their attitude toward it, its consistency with employeesʹ value systems, its contribution to improvement and enhancement of theirs work life quality, and assuring their job security. Furthermore, ANOVA and Sheffe tests results showed that there is a significant difference among studied organizations in their employeesʹ perception of privatization, their attitude toward it, their motivation for implementing its policies and programs and their success. It implies that each organization should consider its own special conditions in implementing privatization policies and programs, and then, select a proper and appropriate privatization method, considering its organizational culture and structure, as well as developing economic equity.
