بررسي تاثير كيفيت زندگي كاري بر عملكرد كاركنان در استانداري اصفهان و ارايه يك الگوي جامع

Examining The Influence Of Quality Of Working Life On The Functionality Of Employees In Isfahan Province Government And Introducing A Comprehensive Pattern

كيفيت زندگي كاري يكي از بسترهاي مهم توسعه سازماني است و اين به آن خاطر است كه از طريق ارتقاي كيفيت زندگي كاري مي‌توان اهداف سازمان را تحقق داد. تحقيق حاضر بررسي كيفيت زندگي كاري بر عملكرد كاركنان استانداري اصفهان مي‌باشد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوري كه تعداد 110 نفر از كاركنان از جامعه آماري كل كاركنان استانداري اصفهان به روش تصادفي ساده انتخاب و پس از جمع‌آوري اطلاعات، با به كارگيري نرم‌افزار SPSS تجزيه و تحليل داده‌ها انجام شد . سيوالات پرسشنامه بر مبناي پنج فرضيه شامل حقوق و دستمزد منصفانه، پرورش مهارت‌ها وقابليت‌هاي انساني ، انسجام اجتماعي در محيط كار ،‌استقلال در انجام وظايف و توسعه قابليت‌هاي كاري و تنوع فعاليت‌ها طرح گرديد. در كليه آزمون‌هاي آماري حداكثر آلفا 5 درصد [ حداقل سطح اطمينان 95 درصد ]‌ در نظر گرفته شده است. نتايج حاصله از تحليل‌هاي آماري وجود رابطه مثبت ومعني‌دار بين عوامل فوق و بهبود عملكرد كاركنان درمدلهاي مورد بررسي را نشان مي‌دهد . همچنين ارتباط قوي بين صلاحيت نيروي كار و كيفيت خدمات وجود دارد .

Quality of Working Life is one of the important fields of organizational development and thus, one can materialize the organizationʹs goals by improving the quality of working life. This Study pays attention to the effects of quality of working life on the functionality of Isfahan province government employees. The information has been collected by simple random distribution of questionnaires among 110 personnel in statistical community of the entire province government. After collecting the questionnaires, data were analyzed by the use of SPSS software. The design of questions in the questionnaire was based on 5 different premises including fair wages and salaries, improving the skills and abilities of the staff, social unity in work environment, independence in doing responsibilities, and development of work abilities and the variation of activities. In all the statistical tests, the maximum considered alpha was 5 percent (a minimum safety level of 95%). The results showed a positive and meaningful relation between the mentioned factors and the improvement of the functionality of personnel in the studied models. Also a strong relation between qualification of work staff and the quality of services was observed.