ارايه مدل مفهومي براي پذيرش ERP در شركت ها ي كوچك و متوسط (SMEs)

Presenting A Conceptual Model For The Acceptance Of ERP In The Small And Medium Enterprises (SMEs)

سيستم هايERP يكي از سيستم هاي اطلاعاتي است كه در انواع سازمان ها، خصوصاً موسسات توليدي مورد استفاده قرار گرفته است. سيستم ERP باعث افزايش كارايي و افزايش قدرت رقابت پذيري سازمان مي شود. اما طراحي اين سيستم اصولاً با هدف استفاده در شركت هاي بزرگ صورت گرفته است، لذا SME ها از استفاده اثربخش چنين سيستمي محروم هستند. تاكنون تحقيقات فراواني روي مزاياي به كارگيري ERP در سازمان هاي بزرگ صورت گرفته است، اما تحقيقات پيرامون پذيرش ERP در SME ها، در سراسر جهان بسيار اندك بوده است. در نتيجه در اين تحقيق براي اولين بار در ايران، به بررسي عوامل موثر بر پذيرش سيستم هاي ERP در SME هاي توليدي و ارايه مدلي مفهومي براي آن پرداخته شده است. سه دسته متغير از جمله متغيرهاي محيطي، سازماني و تكنولوژيكي در قالب چهار فرضيه اصلي و هفت فرضيه فرعي در نظر گرفته شده است. تجزيه و تحليل ها نشان مي دهد تمامي فرضيات مورد پذيرش قرار گرفته اند. لذا چنين نتيجه مي گيريم كه داشتن محيط پويا و رقابتي و نيز روابط لجستيك قوي با ساير شركت ها، در كنار گردش مالي بالا و رسميت و تمركز زياد، منجر به روي آوردن شركت ها به استفاده از تكنولوژي هاي توليد و سيستم هاي فناوري اطلاعات مي گردد. به عبارت ديگر، عوامل فني و تكنولوژيكي در راستاي پذيرش ERP نقش تسهيل كننده دارند.

ERP systems are one of the information systems used in various organizations, particularly manufacturing firms. ERP system leads to an increase in efficiency and competitiveness of organization. But the design of the system has been primarily aimed at large companies so SMEs are excluded from effective use of such a system. Many studies on the benefits of ERP deployment in large organizations have been done up to now, but researches on the acceptance of ERP in the SMEs are very limited in the world. So in this study, for the first time in Iran, factors influencing the acceptance of ERP systems in manufacturing SMEs are investigated and a conceptual model has been presented. Three categories of variables including environmental, organizational and technological variables in four major hypotheses and seven minor hypotheses are considered. Analysis shows that all assumptions have been accepted. Therefore, we can conclude that having a dynamic and competitive environment and strong logistic relationships with other companies, along with high turnover and high level of formality and concentration lead companies to use manufacturing technologies and information technology systems. In other words, technical and technological factors have a facilitating role in accepting ERP.