عنوان مقاله :
جلوه هاي ادبيات شگرف در رمان «كوابيس بيروت» نوشته غاده السمان
پديد آورندگان :
نوروزي، زينب نويسنده استاديار زبان و ادبيات عربي دانشگاه بيرجند , , هاشمي، محدثه نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات عربي دانشگاه بيرجند ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 16
كليدواژه :
تزوتان تودورف , داستان شگرف , غاده السمان , كوابيس بيروت
چكيده فارسي :
ادبيات شگرف كه تزوتان تودورف، فيلسوف و نظريه پرداز بلغاري (1939م)، در كتاب «پيش درآمدي بر ادبيات شگرف» مطرح كرد، يكي از انواع ادبي است كه با اتفاقات و رخدادهايي خاص سروكار دارد و خواننده در نگاه اول نمي تواند واقعي بودن يا غيرواقعي و طبيعي يا فراطبيعي بودن آن را تشخيص دهد. خواننده در طول رمان درمي يابد اتفاقاتي كه رخ مي دهد، واقعي است و در ادامه با توجيهات عقلاني و منطقي خاصي، ماجراها را طبيعي قلمداد مي كند. علاوه براين، تودورف در متن ادبيات شگرف، تحقق شروطي را لازم مي داند، هر كدام از اين شروط به گونه اي مرتبط با ترديد؛ يعني مهمترين ويژگي ادبيات شگرف است. اين ترديد از راوي و شخصيت داستان آغاز و به خواننده منتقل مي شود. در اين مقاله سعي شده است، رمان «كوابيس بيروت» را از منظر ادبيات شگرف، تحليل و بررسي شود. از ميان عناصر و تكنيكهاي داستاني توصيف شخصيتها، زاويه ديد، كانوني شدگي و تكگويي دروني، بيانكننده ترديد شخصيت است و جريان سيال ذهن، مضمون، تداعي معاني و تقابل به خواننده اين امكان را ميدهد تا در برداشتهايش به ترديدي پي ببرد كه در شخصيت و متن به وجود آمده است. نكته ديگر اينكه، هركدام از عناصر و شگردها، يا در ايجاد ترديد موثرند يا پيامد ترديد به حساب مي آيند.
چكيده عربي :
انّ مفرده الادب العجيب قد طرُحت اول مرّه من قبل المنظّر والفيلسوف البلغاري تزوتان تودورف في عام 1939م، وذلك في كتابه «مدخل علي الادب العجيب». ويعدّ الادب العجيب واحداً من الاجناس الادبيه التي تكون مصحوبه بحوادث ووقايع خاصّه قد لا يصدّقها القاري في اول نظره ولا يثق بمدي صحّتها وكونها مستقاه من الطبيعه او ما ورا ها. لكن وبعد ان يخوض القاري غمار الروايه يجد نفسه مرغماً علي التسليم بحوادثها وذلك من خلال التبريرات العقلانيه والمنطقيه التي تسيطر علي اجوا القصّه. لكن واضافه الي تلك التبريرات فانّ تودورف يشترط توفّر عوامل اخري يرتبط جميعها بالشكّ والترديد، الذي يعدّ من اهمّ خصايص الادب العجيب. حيث يبدا هذا الشكّ والترديد من الراوي وبطل القصّه ثمّ ينتقل الي القاري. يسعي هذا المقال الي دراسه روايه كوابيس بيروت للكاتبه السوريه غاده السمان في اطار الادب العجيب. وقد درسنا من بين عناصر وتقنيات القصّه، وصف الشخصيات، والتبيير، والمونولوج الباطني، لانّها تبيّن بصراحه مدي شكّ و ترديد الشخصيه القصصيه. فمسار الذهن الثاقب، والمحتوي وتداعي المعاني والتقابل كلّ ذلك يتيح للقاري ان يفطن لترديد يهيمن علي شخصيه القصه ونصّها. وجديد بالذكر انّ كلّ عنصر من العناصر والتقنيات، امّا يتدخّل في خلق الترديد او يعدّ من تداعيات الترديد.
عنوان نشريه :
لسان مبين (پژوهش ادب عربي)
عنوان نشريه :
لسان مبين (پژوهش ادب عربي)
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 16 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان