عنوان مقاله :
حكومت اسلامي در عصر غيبت از نگاه علماي عصر صفوي
عنوان فرعي :
Islamic Government in the Periods of Occultation from the Perspective of Safavid Muslim Scholars
پديد آورندگان :
يوسف زاده، حسينعلي نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 70
كليدواژه :
حاكم جاير , حق حاكميت , حقّ السياده , حكومت اسلامي , despotic ruler , سلطان شيعي , Muhaqqeq Karaki , محقق كركي , Safavid times , ولايت فقيه , Shi‘a sultan , ولايه الفقيه , the authority of a Muslim jurist , the right to rule , المحقّق الكركي , الحاكم الجاير , الحكومه الاسلاميه , السلطان الشيعي , العهد الصفوي , Islamic government , عصر صفويه
چكيده فارسي :
يكي از پرچالش ترين موضوعات در دوران غيبت كبري، حكومت اسلامي و اجراي احكام و مقررات مربوط به آن است. اين موضوع از پايان دوره غيبت صغري تا كنون همواره از دغدغههاي مهم علما و دانشمندان ديني مذهب تشيع بهشمار مي رفته و آنان تلاش ميكردهاند با توجه به شرايط زمان و مكان، راه حل مناسبي بر مبناي آيات و روايات در اين باره ارايه دهند. پاسخ انديشمندان شيعي به اين پرسشها كه آيا اساساً تشكيل حكومت ديني در عصر غيبت جايز است يا نه؟ در صورت جواز، چه كسي حق تشكيل حكومت را دارد؟ و اگر جايز نيست، شيعيان براي انجام امور زندگي خود چه بايد بكنند؟ آيا مي توانند به حاكم جاير مراجعه كنند يا نه؟ وظيفه دانشمندان در اين باره چيست؟ متفاوت است. از آنجا كه در عصر صفوي، دست علما براي اجراي دستورات اسلام باز بوده و در بسياري موارد، اوامر آنان با اوامر شاه در لزوم اطاعت، برابري مي كرده و در مواردي حتي شاه نيز توان مخالفت با آن را نداشت، دقت در پرسش هاي فوق جلوه اي ويژه يافت كه اين مقاله تلاش مي-كند پاسخي براي پرسش هاي دانشمندان دوره صفويه بيابد.
چكيده لاتين :
The establishment of an Islamic government and the enforcement of related rules and regulations is one of the most challenging issues in the periods of occultation. It has been of great concern for Shi‘a scholars since the end of Minor Occultation so that they have made attempts to provide an appropriate solution for this problem according to the Qur’anic verses and narrations. The answers Shi‘a scholars given to such questions as whether or not the establishment of an Islamic government in the period of occultation is essentially permitted, and if permitted, who has the right to establish the government, and if not permitted, what the Shi‘a people have to do to run their own affairs, whether they are permitted to take a tyrant as their ruler, what is the duty of Muslim scholars in this regard, and the like vary. Since the Muslim scholars in Safavid period had the opportunity to enforce Islamic rules and regulations and, in many cases, their Islamic decrees on the necessity of obedience were identical with the Safavid king’s orders and in some cases the Safavid king was not also able to defy Islamic decrees, careful attention to the above questions has become so important that the present article attempts to find an answer for the questions raised by the Muslim scholars in the Safavid times.
چكيده عربي :
انّ احد المواضيع الاكثر اثارهً للجدل في عصر الغيبه الكبري يتجسّد في الحكومه الاسلاميه وتنفيذ الاحكام والمقرّرات المتعلّقه بها، ومنذ نهايه الغيبه الصغري والي عصرنا الراهن فهذا الموضوع اصبح هاجساً هامّاً يراود علما الدين الشيعه، لذلك حاولوا جاهدين طرح طريق حلٍّ مناسبٍ علي اساس الآيات والروايات نظراً للظروف الزمانيه والمكانيه.
وقد اختلفت اجوبه علما الشيعه عن الاسيله التاليه: هل يجوز تشكيل حكومهٍ اسلاميهٍ في عصر الغيبه او لا؟ فاذا كان جايزاً، فمن هو المسوول عن تشكيلها؟ واذا كان غير جايزٍ، فما الذي يجب ان يفعله الشيعه لاداره شوون حياتهم؟ هل يجوز للشيعه مراجعه الحاكم الجاير او لا؟ ما هي مهمّه العلما علي هذا الصعيد؟
وبما انّ المجال كان مفسوحاً لعلما الشيعه في العهد الصفوي كي يطبّقوا تعاليم الشريعه الاسلاميه، ونظراً لانّ اوامرهم كانت احياناً تطاع كما تطاع اوامر الملك لدرجه انّ بعضها كان مفروضاً علي الملك نفسه ولم يكن بامكانه مخالفتها، فانّ الاجابه عن الاسيله المطروحه اعلاه بدقّهٍ تحظي باهميهٍ بالغهٍ، وهذه المقاله تسلّط الضو علي الاجابه عن اسيله العهد الصفوي.
عنوان نشريه :
حكومت اسلامي
عنوان نشريه :
حكومت اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 70 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان