تاثير يك جلسه فعاليت ورزشي زير بيشينه بر غلظت هپسيدين پلاسما در مردان دونده‌

The Effect of One Event of Submaximal Exercise on Plasma Hepcidin Concentrations in Male Runners

هدف: با توجه به اهميت متابوليسم آهن و نقش هپسيدين در اين فرآيند، پژوهش حاضر تاثير يك جلسه فعاليت ورزشي زير بيشينه را بر غلظت هپسيدين پلاسما در مردان دونده بررسي كرد. مواد و روش‏ها: براي اين منظور 8 دونده عضو تيم دو و ميداني دانشكده تربيت بدني دانشگاه مازندران با ميانگين سن 34/1±7/21 سال، قد 88/5±6/175 سانتي‌متر، وزن 13/11±7/71 كيلوگرم و شاخص توده بدني 95/2±2/23 كيلوگرم بر متر مربع به‌طور هدفمند انتخاب شدند. آزمودني‌ها با شدت 65 درصد ذخيره ضربان قلب روي نوارگردان به‌مدت 60 دقيقه دويدند و نمونه‌هاي خوني براي سنجش غلظت هپسيدين، اينترلوكين- 6، آهن و فريتين پلاسما در دوره‌هاي زماني پيش، بلافاصله، 3 ساعت و 24 ساعت پس از فعاليت ورزشي گرفته شد. براي تعيين تفاوت‌هاي بين مراحل خون‌گيري از آزمون ANOVA با اندازه‌هاي تكراري و در صورت وجود اختلاف معني‌دار از آزمون تعقيبي LSD استفاده شد. نتايج: نتايج نشان داد كه غلظت هپسيدين پلاسما 24 ساعت پس از فعاليت نسبت به بلافاصله پس از فعاليت كاهش معني‌دار داشت (05/0P < ) كه مي‌تواند ناشي از كاهش معني‌دار در غلظت اينترلوكين- 6 سه ساعت پس از فعاليت (794/0r=، 05/0P < ) باشد، از سوي ديگر؛ ميزان تغييرات آهن پلاسما پس از فعاليت ورزشي زير بيشينه از نظر آماري معني‌دار نبود (05/0P > ) ولي افزايش معني‌داري در غلظت فريتين در بلافاصله، 3 ساعت و 24 ساعت پس از فعاليت نسبت به پيش از فعاليت مشاهده شد (05/0P < ). نتيجه‌گيري: با توجه به عدم همبستگي بين غلظت هپسيدين با ميزان آهن پلاسما مي‌توان نتيجه گرفت كه يك جلسه فعاليت ورزشي زير بيشينه تغييرات معني‌داري را در غلظت هپسيدين پلاسما بلافاصله پس از فعاليت و به دنبال آن هيچ تغييري در تنظيم سوخت و ساز آهن ايجاد نمي‌كند كه ممكن است به مدت و شدت فعاليت ورزشي وابسته باشد.

Objective: Because of the importance iron metabolism and role of hepcidin in running, the present study investigates the effects of one event of submaximal exercise on plasma hepcidin concentrations in male runners. Methods: For this purpose, we selected eight runners who were athletic team members of Mazandaran University with an average age of 21.7±1.34 years, height of 175.6±5.88 cm, weight of 71.7±11.13 kg and BMI of 23.2±2.95 kg/m2. Subjects ran on the treadmill at 65% heart rate reserves for 60 min and blood samples were taken before, immediately after, and at 3 and 24 h following exercise. Plasma samples were analyzed to determine the concentrations of hepcidin, IL-6, iron and ferritin. The repeated measures ANOVA with post hoc LSD were used to compare the differences between the samples. Results: The results showed significant decrease in plasma hepcidin at 24 h postexercise compared to immediately postexercise (P < 0.05), which might be attributed to a significant decrease in plasma concentrations of IL-6 at 3 h postexercise (P < 0.05; r=0.794). Although there were no significant differences observed in postexercise plasma iron, a dramatic increase in plasma ferritin was observed immediately, 3 and 24 h postexercise compared to pre-exercise (P < 0.05). Conclusions: With regards to the lack of correlation between plasma concentrations of hepcidin and iron (P > 0.05), it can be concluded that one event of submaximal exercise does not cause significant differences on plasma hepcidin concentration immediately postexercise and it does not change in regulation of iron metabolism. This observation may be related to exercise duration and intensity.