شماره ركورد :
701711
عنوان مقاله :
زندآگاهي نگاهي به جامعه‌شناسي ادبيّات
عنوان فرعي :
Hermeneutics: A Look at the Sociology of Literature
پديد آورندگان :
نقوي، نقيب نويسنده استاديار زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور Naqavi, Naghib
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 34
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
9
تا صفحه :
36
كليدواژه :
هرمنوتيك , Ghazals , commentary , عارفانه ها , تفسير , تاويل , زندآگاهي , interpretation , hermeneutics , mystic and lyric poetry , عاشقانه ها
چكيده فارسي :
چنان‌چه به ادبيّات از ديدگاه جامعه شناسي نگريسته شود، چنين مي‌نمايد كه آب‌نوشان و سرچشمه‌هاي ادبيّات عرفاني، ادبيّات غنايي است و عارفان، ادب عاشقانه را به گونه‌اي زندآگاهي يا هرمنوتيك (Hermeneutic) و تفسير و تاويل عرفاني برده‌اند؛ به گونه‌اي كه معبود ازلي در چهره‌ي بانويي خود نمايي مي‌كند. اين فرآيند را در اسرار‌التوحيد ابوسعيد ابو‌الخير و ديگر عارفانِ بنام مي‌توان ديد. غزل كه برجسته‌ترين گونه‌ي شعر غنايي است، از يك سو واقع‌گرا،‌ و از سويي سخت ايده‌آليستي است. بنابراين ادبيّات بناچار نبايد تنها بازتاب روحيِ پديدآورنده باشد؛ يعني پنداشته شود كه سراينده‌ي شعر عاشقانه، بايد ناگزير خود عاشق هم بوده باشد. از اين روي گفته شده است ادبيّات در ساختار خود آفريده مي‌شود، نه اين كه بازتاب روحي پديد آورنده‌ي آن باشد. اين گونه است كه يك اثر ادبي آميزه‌اي است از پيكره و پيام، يا فرم و محتواي ادبي. معشوق در شعر پارسي بويژه غزل، اسطوره است، نه چهره، و دست‌يابي به آن يك آرمان. اين اسطوره‌اي بودن تا پيدايش ادبيّات نوين بر شعر پارسي سايه افكنده بود. امّا در شعر امروز ايران گه گاه معشوق به گونه چهره‌ي واقعي (Portrait) در مي‌آيد. معشوق شعر پارسي و انسان شرقي، كلّي است؛ و در همه‌ي گستره‌هاي زمان و مكان حضور دارد. نخست اسطوره است، امّا اندك اندك با رنگ‌پذيري از فرهنگ غرب به فرديّت (Individuality) گرايش مي‌يابد، و از كليّت دور مي‌شود. امّا از جايي كه ادبيّات بر پايه‌ي سرشت خويش پيش مي‌رود، از دل غزل عاشقانه‌ها، عارفانه‌ها، و ... زاده مي‌شود. در عاشقانه‌ها كه برجسته‌ترين و بشكوه‌ترين سروده‌ها و غزل‌هاست انسان و گيتي مي‌زيند، و عارفانه‌ها به پديده‌هاي فراگيتيانه و مينوييك روي مي‌آورند. امّا در غزل نو ـ چه عاشقانه و چه اجتماعي ـ بازتاب نويني از چشم اندازهاي شعر نو را مي‌توان ديد كه زبان آن نيز برگرفته از شعر نوست، و در اين گفتار تا اندازه‌اي بدان پرداخته خواهد شد.
چكيده لاتين :
With a sociological view of literature, one may consider the sources and origins of mystic literature to be in lyrical literature; it seems that mystics have turned love literature to a hermeneutic variety which portrays God in the figure of a lady. This process can be seen in the works of Abu Saeed Abulkhayr and other mystics. Ghazal, which is a typical type of lyric poetry, is realistic on the one hand and strongly idealistic on the other. Therefore, literature should not necessarily be the emotional reflection of the creator; the composer of a lyric poem should not be necessarily deemed to be a lover. Hence, literature is said to be created in its own structure, not as a refection of the creatorʹs emotions. A literary work is a combination of body and message, form and literary
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
فصلنامه تخصصي زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
فصلنامه تخصصي زبان و ادبيات فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 34 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت