ارتباط بين ريخت‌شناسي و جريان‌سنجي در آميزه‌هاي امتزاج ناپذير بسپاري

از آنجاييكه اكثر آميزه‌هاي بسپاري از نظر ترموديناميكي امتزاج‌ناپذير هستند، اين مقاله سعي بر گردآوري اطلاعات و ارتباط بين ريخت‌شناسي و جريان‌سنجي1 اين زوج‌بسپارها دارد. از اين‌رو در اين تحقيق، نظريه‌‌ها و مدل‌هاي مهم ريخت‌شناسي و جريان‌سنجي1 آميزه‌هاي امتزاج‌ناپذير بسپاري مورد بررسي قرار خواهد گرفت. نتايج مطالعات ريخت‌شناسي نشان مي‌دهند كه ساختار نهايي يك آميزه بسپاري به دو پارامتر، نسبت گرانروي فازها و عدد كاپيلاري، ارتباط پيدا مي‌كند. همچنين عدد كاپيلاري به گرانروي فاز ماتريس، نرخ كرنش و تنش بين سطحي وابسته است. از موارد ديگري كه روي شكست قطرات فاز پراكنده و ريخت‌شناسي نهايي آميزه بسپاري تاثير مي‌گذارد نوع جريان است. نتيجه تحقيقات نشان مي‌دهد كه شكست قطرات فاز پراكنده در ميدان‌هاي كششي راحت تر از ميدان‌هاي برشي اتفاق مي‌افتد. مدل‌هاي پاليرن، كوران، جارزبسكي و (دويي- اوهتا) از معروفترين مدل‌هايي هستند كه ارتباط بين جريان‌سنجي و ريخت‌شناسي در آميزه‌هاي امتزاج‌ناپذير بسپاري را به خوبي نشان مي‌دهند. ‌در مدل (دويي- اوهتا) مشخص است كه افزايش اختلاف تنش‌هاي نرمال نوع اول كه بيانگر افزايش ماهيت نظريه ويسكوالاستيك آميزه‌ بسپاري مي‌باشد، سبب ريزترشدن قطرات فاز پراكنده مي‌گردد. همچنين در مدل پاليرن مدول كمپلكس آميزه امتزاج‌ناپذير بسپاري به قطر قطرات فاز پراكنده و تنش بين سطحي دو بسپار ارتباط داده مي‌شود.