تاثير تخمين خطا و تواتر بازخورد آگاهي از نتيجه بر يادگيري تكاليف حركتي و شناختي

The effect of error estimation and frequency of feedback in learning motor and cognitive tasks

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي تاثير تخمين خطا و تواتر بازخورد آگاهي از نتيجه بر يادگيري تكاليف حركتي و شناختي بوده است. نمونه آماري، 40 ‌دانشجوي دختر با ميانگين سني 7/25 بودند كه به طور تصادفي به 4‌ گروه بازخورد 100% با تخمين، بازخورد 20% با تخمين، بازخورد 100% بدون تخمين و بازخورد 20% بدون تخمين تقسيم شدند. 90‌ كوشش تمريني و در آزمون ياد داري، 15 كوشش انجام گرفت. تكاليف پژوهش حاضر، شامل تكليف A با مولفه حركتي بالا (توليد نيرو با پنجه دست) و تكليف B با مولفه شناختي بالا (رسم مثلث) بود. به منظور تحليل نتايج، از تحليل واريانس با سنجش مكرر، تحليل واريانس دو طرفه و يك طرفه و آزمون تعقيبي توكي استفاده شد. نتايج پژوهش، تفاوت معناداري بين 4 گروه آزمايشي در مرحله اكتساب نشان نداد. در آزمون يادداري در تكليف A، گروه بازخورد 100% با تخمين، بهترين اجرا و در تكليف B در متغير زاويه، گروه هاي تخمين خطا بهترين عملكرد را داشتند و در متغير طول، گروه هاي بازخورد 20% بهترين اجرا را داشتند. نتيجه كلي اين پژوهش را مي‌توان بدين صورت بيان كرد كه برآورد ذهني خطا به عنوان يك متغير مهم در آمادگي براي پاسخ بعدي و هم‌چنين طراحي فرضيه پاسخ، مي‌تواند به همراه فراواني افزايش يافته بازخورد افزوده، موجب آزمون فرضيه پاسخ بيشتر و در نهايت، يادگيري بيشتري گردد؛ اما، در تكاليفي كه خود داراي تقويت ذهني هستند تخمين خطا، تاثيري بر يادگيري ندارد و در اين گونه تكاليف، اصل فراواني كاهش يافته بازخورد، تاييد مي گردد. هم‌چنين، در تكاليفي كه اجراي حركت نيازمند تخمين اوليه است، استفاده از تخمين خطا مفيد مي باشد.

The purpose of this study was to determine the effect of error estimation and frequency of feedback in learning tasks with two different motor levels. Participants was 40 university students (mean age= 25.7) that was not familiar with the tasks before. They were divided to 4 groups: 100% KR and 20% KR with error estimation and 100% KR and 20% KR without error estimation. Participants performed 90 trials (15×6) in acquisition and performed 15 trials in retention phase. The tasks included task A with high motor component (force-production with hand) and task B with high cognitive component (drawing triangle). Data was analyzed with ANOVA with repeated measures and ANOVA and LSD test. the results showed that all groups have progressed during training. In retention phase results show that in task a 100% KR with error estimation group had better performance and in and task B in length variable 20% KR without error estimation group had better performance. According to the results of this study, error estimate is one important variable in preparing the subject for future response and designing response hypothesis as well as increased frequency of augmented feedback (100%) can test the more response hypothesis and lead to future learning. But in tasks that including mind reinforcement, error estimate not affected in learning and in same tasks confirm rule regarding feedback reduced frequency of augmented feedback.