عنوان مقاله :
بررسي دلالتهاي ضمني گفتوگو در داستان رستم و اسفنديار از ديدگاه علم معاني
عنوان فرعي :
Analysis of dialogue connotations in ROSTAM & ESFANDIYAR according to rhetorical figures
پديد آورندگان :
حياتي، زهرا نويسنده hayati, zahra
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1392 شماره 8
كليدواژه :
دلالت ضمني , رستم و اسفنديار , شاهنامه , گفتوگو , معاني
چكيده فارسي :
در بلاغت سنتی، دو سطح معنایی واژهها و گزارهها با اصطلاحاتی چون معنای ظاهری و باطنی، معنای حقیقی و مجازی، معنای اولیه و ثانویه، و دلالت صریح و دلالت ضمنی شناخته میشوند. علم معانی كه در كنار بیان و بدیع، یكی از اصلیترین شاخههای علوم بلاغی است، كاركرد مجـازی جملات و دلالتهای ضـمنی آن را بازمیشناسد. مبـانیِ این علم نشان میدهد گاه افق معنایی متن از طریق دلالتهای ضمنی جملات حاصل میشود. ازآنجاكه در علم معانی دلالتمندی سخن با توجه به حال مخاطب و اقتضـای موضوع دریافت میشود، با دستهبندی گروههـای همسخن و تحلیل گفتوگوهای آنان در موقعیتهای مختلف داستان میتوان به طور مشخص و مستدل به معانی مجازی گفتوگوها و كاركرد هنری آن دست یافت؛ چنانكه در داستان رستم و اسفندیار میتوان استدلال كرد: 1. پردازش درونمایه و تأثیر عاطفی داستان رستم و اسفندیار بر معانی مجازی گفتوگوها استوار است. 2. گفتوگوهایی كه در معنای حقیقی و اولیه فهمیده میشوند، یا كاركرد داستانی دارند و به نقاط فصل و وصلی شبیه هستند كه رویدادها را به یكدیگر متصـل میكنند یا كاركرد عاطـفی دارند و احساسات شخصیتها را به صورت مستقیم بیان میكنند. 3. طیف دلالتهای ضمنی میتواند درونمایة داستـان، كانون عاطفی روایت، وضعیت تراژیكی داستـان و ویژگیهای شخصیتها را در دادههای كمّی و عینی بازنماید؛ چنانكه زیربنای مشترك معانی مجازی كلام اسفندیار، اعتراض و انتقاد از دو قدرت مسلم شاهنامه ـ رستم و گشتاسب ـ است و ایستادگی او را در برابر سنت حماسی فاش میكند؛ یا بسامد تقریباً یكسان معانی «مقاومت» و «سازش» در گفتوگوهای رستم از یكسو شخصیت پیر و با تجربه او را نشان میدهد و از سوی دیگر جایگاه برزخی او را در داستان مشخص مینماید.
چكيده لاتين :
In classical rhetoric, two dimensions of words and sentences are expressed with terms like primary and secondary meaning; real and figurative meaning; or outward and inward meaning. The branch of rhetorical figures which focus on connotation is known as “the meaning” in Islamic& Iranian literary sciences. It can show the semantic areas of the text by analysis of sentences’ connotations. In the method of discussion, critics emphasize on subject matter and audiences, to find the final meaning. This essay reviews the dialogues of ROSTAM & ESFANDIYAR (from shâhnâme) through considering the situation of addressed characters and classifying of participants in dialogues to understand the artistic function of statements. The issuesare: 1. the theme and emotional impression have been expressed in the figurative meanings of dialogues. 2. dialogues have usually two functions: it connects or separates the events of story by its narrative roles; or reveals the feelings of characters by its emotional functions. 3. the common figurative meaning in sayings of ESFANDIYAR imply his critical position to political and ideological powers in shâhnâme- ROSTAM and GASHTASB. 4. the contradictory figurative meanings in sayings of ROSTAM imply his tragic position in the story.
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 8 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان