مطالعه تطبيقي ساختارهاي حكومتي آفريقاي جنوبي و نيجريه و تاثير آن بر توسعه سياسي دو كشور

Comparative Study of Structures of Governance in Nigeria and South Africa and Its Impact on Developing of Two Countries

در آفريقاي جنوبي تركيب قومي و تفاوت نژادي بيشتر از هر عامل ديگري در روند يك صد ساله آن تاثير گذار بوده است. از زمان استقلال اين كشور در سال 1910، دگرگونيها و تغييرات تحت تاثير عامل مذكور بوده است. طراحي نظام آپارتايد بر اساس نظام جدايي نژادي بوده و پس از پايان آپارتايد در سال 1994 سازماندهي سياسي كشور بر واقعيتهاي قومي ونژادي بوميان منطبق شد. نيجريه هرچند در مشابهتبا آفريقاي جنوبي سابقه استعماري انگليس را در گذشته تاريخي خود دارد ليكن تفاوت كار دراينجاست كه استعمارگران، آفريقاي جنوبي را براي ماندن انتخاب كرده بودند و روند صنعتي شدن دوران تكامل خود را بطور طبيعي طي كرد در حاليكه در نيجريه هدف استعمار تسلط بر منابع و بهره برداري از كشور بوده است. در هرحال در نيجريه تنوع قوميتي به اضافه تنوع مذهبي در قالب دو دين اسلام و مسيحيت عوامل اصلي شكاف در طول ساليان پس از استقلال اين كشور بوده اند. تجربه كودتاهاي مكرر و دخالت مداوم نظاميان در سياست و حكومت اين كشور، تجزيه طلبي، كشمكشهاي قومي- مذهبي،توزيع ناعادلانه ثروت، عدم وجود طبقه متوسط تاثيرگذار و فساد سياسي اداري از مشكلاتي بوده كه همواره گريبانگيراين كشور بوده است. از سال 1999، نيجريه بر اساس قانون اساسي جديد خود چهار دوره انتخابات رياست جمهوري را پشت سر گذاشته و در اين سالها كودتاي جديدي صورت نگرفته ولي در مجموع در مورد نيجريه توسعه نيافتگي سياسي مورد اتفاق صاحب نظران مي باشد.