موتيف «استدعا شخصيه ابي‌ذر الغفاري» في شعر يحيي السماوي

موتيف "ابوذر غفاري" در شعر يحيي سماوي

موتيف كه در زبان فارسي به آن درون مايه يا بن مايه يا نگار مايه گفته مي شود، به عنوان عنصري مهم در نقد و تحليل متون ادبي، در نقد اروپايي مورد توجه قرار گرفته است. اصل كلمه ي "موتيف" فرانسوي است و در ادبيات به معناي فكر اصلي، موضوع يا لفظ تكرار شونده است. موتيفها در شعر حاوي دلالتهاي نماديني هستند كه با روح و انديشه ها و عواطف شاعر ارتباطي تنگاتنگ و بنيادين دارند. موتيفها در شعر يحيي سماوي در اشكال و قالبهاي مختلفي همچون مضامين، مفردات و رمز مطرح شده-اند از جمله مهمترين موتيفهايي كه در قالب رمز تجلي يافته، موتيف "ابوذر غفاري" است. اين موتيف، بسيار در شعر وي تكرار مي شود، اما نه به معناي حقيقي آن، بلكه با دلالتها و ديدگاه هاي جديد، و اغلب نماد آزادي، ايثار، پايداري، عدالت و نجات دهنده ي مردم از ظلم وستم حاكمان است. مقاله ي حاضر بر آن است كه بر مبناي روش توصيفي - تحليلي، به موتيف ابوذر غفاري و دلالتهاي نمادين آنها در شعر يحيي سماوي بپردازدو در پي پاسخ دادن به سوالات زير مي باشد: - موتيف چيست و در شعر چه كاركردهايي دارد؟ - شاعر تا چه اندازه اي به شخصيت ابوذر به عنوان موتيف، پرداخته است؟ - اين موتيف چه تاثيري بر ذهن خواننده دارد؟ - بارزترين دلالتها و نمادهايي كه دارد، كدامند؟

As one of the important elements in literary critisism and analysis, motif is taken into consideration in European criticism. Originally as a French word, motif means the main thought or the subject or the iterative words and phrases in literature. In poetry, motifs have a close and fundamental relation with the poetʹs soul, thoughts and emotions. Motifs have appeared in various forms such as themes and symbols in Yahyaal-Samawyʹs poetry. In his poetry, "AbuzarGhaffari"motif isone themost prominentones in the form of symbol. Being repetitive, this motif has no literal meaning but rather it stands for freedom,devotion, dedication, persistence, justice, and as a saviour to get people rid oftyrannyof the oppressor. Having taken the analytic–descriptive method as its methodology, this paper tries to examine "AbuzarGhaffarimotif" and its signification in Yahyaal-Samawy ʹs poetry. In doing so, it answers the following questions: What are the important motifs used by the poet in his poetry? Why does the poet insist on using such repetitive motifs? What kinds of effects do these motifs have on the meanings? To what extent has the poet paid attention to"AbuzarGhaffariʹs character as a motif"? How does this motifaffect the reader? What kinds of symbols and signififation such a motif bring about?