عنوان مقاله :
مطالعه جامعه شناختي سبك هاي زندگي بهنجار و نابهنجار دختران: مطالعه موردي دختران ورزشكار
پديد آورندگان :
تابعيان، حسن نويسنده عضو هييت علمي دانشگاه علوم پزشكي شيراز , , جهانگيري، جهانگير نويسنده استاديار بخش جامعه شناسي دانشگاه شيراز , , زهري بيدگلي، سيد محسن نويسنده دانشجوي دكترا جامعه شناسي دانشگاه شيراز ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 14
كليدواژه :
زندگي بهنجار , دختران ورزشكار , سبك زندگي
چكيده فارسي :
هدف از اين مقاله شناسايي وضعيت سبك زندگي دختران ورزشكار با توجه به ويژگي بهنجار يا نابهنجار بودن است. روش اين پژوهش بر اساس نوع دادههاي جمعآوري و تحليلشده، پژوهشي كمي است و از روش پيمايش در اين مطالعه بهره گرفته شده است. جامعه آماري شامل تمامي دختران ورزشكار حاضر در دهمين المپياد ورزشي دانشجويان دانشگاههاي علوم پزشكي كشور در شهركرد ميباشد كه از ميان آن ها، 355 نفر به شيوه نمونهگيري تصادفي طبقهبندي شده انتخاب شدند. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از نرمافزار spss 18 و با بهرهگيري از آزمون كاي اسكوير انجام گرفت. يافتههاي پژوهش حاكي از آن است كه 6/51 درصد از دختران ورزشكار در مولفه گرايش به پوشش خاص، 5/7 درصد در مديريت بدن، 3/54 درصد در مصرف رسانهاي، 6/42 درصد در چگونگي گذراندن اوقات فراغت و 6/46 درصد در مولفه مصرف موسيقي، وضعيت نابهنجاري دارند. در مجموع 8/40 درصد از دختران ورزشكار سبك زندگي نابهنجاري دارند. هم چنين، نتايج نشان دادند كه بين متغيرهاي رشته ورزشي و نوع مشاركت ورزشي با سبك زندگي دختران ورزشكار رابطه اي معنادار وجود نداشت، اما رابطه معناداري بين ميزان سابقه ورزشي و سبك زندگي مشاهده گرديد؛ بدين معنا كه هرچه سابقه ورزشي دختران ورزشكار بيشتر شود، بر ميزان سبك زندگي نابهنجار آنها نيز افزوده ميشود.
چكيده لاتين :
This paper aimed at identifying the athlete Girls’ lifestyle position, based on normal or abnormal characteristics. The method of this study was quantitative research and survey techniques were used to gather and analyze the data. Statistical society includes all athletic girls in Medical Sciences Athletic Olympiad in Shahrekord, Iran. 355 girls were selected through stratified sampling technique. The results showed that among athlete girls, 51.6 percent had a tendency to particular Coverage, 7.5 percent in body Management, 54.3 percent in Media Consumption, 42.6 percent in leisure activities and 46.6 percent in their music Consumption had abnormal position. Totally, 40.8 percent of athletic girls had abnormal lifestyle. In addition, the results also showed that there was not a significant relationship among different athletic field and athletic participation variables with girls’ different lifestyles, but there was a significant relationship among athletic background variables with dependent variable.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي زنان
عنوان نشريه :
جامعه شناسي زنان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 14 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان