بررسي عامل هاي موثر بر انگيزه مشاركت زنان در سازمان هاي مردم نهاد

موضوع مقاله انگيزه مشاركت زنان در سازمان هاي مردم نهاد استان گلستان مي باشد. مهم ترين هدف اين پژوهش شناسايي عوامل اجتماعي موثر بر انگيزه مشاركت زنان در سازمان هاي مردم نهاد است. عوامل اجتماعي شامل انسجام خانوادگي، ويژگي هاي اقتصادي– اجتماعي، ميزان مصرف رسانه اي، ويژگي هاي جمعيت شناسي، ميزان رضايت از زندگي، آگاهي سياسي و نقش عضويت اعضاي خانواده مي گردد. به لحاظ روش شناسي پژوهش، رويكرد غالب در اين پژوهش، پيماشي است و بمنظور گردآوري داده ها از روش ميداني بهره گرفته شده است. جامعه آماري پژوهش زنان استان گلستان فعال عضو سازمان هاي مردم نهاد NGO)) تشكيل مي دهند، حجم نمونه اين پژوهش با استفاده از فرمول كوكران به ميزان389 نفر تعيين شد و براي اطمينان بيش تر اين مقدار به 400 نفر افزايش يافت. روش نمونه گيري در اين پژوهش نمونه گيري تصادفي طبقه اي و انتخاب نمونه ها با استفاده از روش انتساب متناسب با حجم مي باشد كه در آن شهرستان هاي استان به عنوان طبقات مبناي نمونه گيري قرار گرفتند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بوده كه براي پايايي آن از روش بازآزمايي، و براي روايي از CVR استفاده شده است. تجزيه و تحليل داده ها متناسب با سطح سنجش متغيرها در دو سطح توصيفي و استنباطي انجام شده است. مهم ترين يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه؛ كه بيش ترين ميزان تاثير را درانگيزه مشاركت زنان براي فعاليت در سازمان هاي مردم نهاد به ترتيب 1-رضايت از زندگي 2- عضويت اعضاي خانواده در سمن ها 3- ويژگي هاي جمعيت شناختي زنان 4- ميزان مصرف رسانه اي 5- آگاهي سياسي زنان 6- پايگاه اقتصادي و در نهايت 7- انسجام خانوادگي داشته اند.

This study investigated womenʹs motivation to participate in NGOʹs in Golestan Province, Iran. The most important purpose of this paper was identifying the effective social factors on womenʹs motivation for participating in NGOʹs. Social factors included family integrations, socio-economic status, media consumption, demographic features, life satisfaction, political awareness, and family membersʹ participation role. In terms of research methodology, the dominant approach in this study was survey and field method was used in data gathering. The population of this research was women who were active in NGOʹs. The sample of this study was 389 women determined by Cochranʹs formula, later increased to 400 women. The method of sampling was stratified random sampling proportional to the size of towns of Golestan Province which were the classes of sampling. The reliability and validity of the questionnaire used for data gathering were achieved by test-re-test and CVR method, respectively. The analyses based on the level of variables measuring were done in descriptive and inferential ways. The results ranked the factors as: womenʹs participation motivation in NGOʹs was 1; Life Satisfaction was 2; Family membersʹ participation role in NGOʹs 3; Demographic features of women 4; Media consumption 5; Political awareness of women 6; Economic status 7; and, the last, Family integration, 8.