مقايسه درصد چربي بدن با شاخص هاي تن سنجي براي شناسايي سندروم متابوليك در نوجوانان تهراني

Comparison of body fat percentage with anthropometric indices for metabolic syndrome identification in Tehranian adolescents

سابقه و هدف: چاقي و سندرم متابوليك دوران نوجواني به عنوان مجموعه اي از عوامل خطرساز بيماريهاي قلبي عروقي با افزايش خطر ديابت نوع دو و بيماري قلبي عروقي در دوران بزرگسالي همراه است. مطالعات در زمينه مقايسه درصد چربي بدن با شاخص هاي تن‌سنجي براي شناسايي سندرم متابوليك در اين دوران محدود مي باشد. هدف از اين مطالعه مقايسه درصد چربي بدن و شاخص‌هاي تن سنجي براي شناسايي سندرم متابوليك و اجزا آن در نوجوانان 10 تا 18 ساله تهراني مي باشد. مواد و روشها: اين مطالعه به صورت مقطعي (توصيفي- تحليلي) بر روي 131 نوجوان از مراكز بهداشتي درماني شهر تهران صورت گرفت. فشارخون، شاخص‌هاي بيوشيميايي تري گليسيريد، قند خون ناشتا و سطوح ليپوپروتيين با چگالي بالا (HDL-C)، درصد چربي بدن و شاخص‌هاي تن‌سنجي شامل قد، وزن، دوركمر، نمايه توده بدني و نسبت دوركمر به قد مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها: ميانگين ± انحراف معيار سن 3/2±5/14 و 9/2±0/13 سال (001/0=P) و شيوع سندروم متابوليك 3/32 و 5/6% (001/0=P) به ترتيب در پسرها و دخترها بود. بعد از تعديل جنس و فعاليت بدني بيشترين ارتباط براي سندروم متابوليك و هيپرتري گليسيريدمي مربوط به دوركمر به ترتيب با نسبت شانس (95% فاصله اطمينان) 27/6 (94/14-63/2؛ 05/0 > P) و 14/3 (27/5-87/1؛ 05/0 > P) و براي HDL-C پايين و پرفشاري خون مربوط به نمايه توده بدني به ترتيب با نسبت شانس (95% فاصله اطمينان)، 26/6 (02/4-27/1؛ 05/0 > P) و 91/2 (90/4-73/1؛ 05/0 > P) بود. با توجه به سطح زير منحني ROC، دوركمر بيشترين سطح زير منحني را براي سندروم متابوليك )89/0 (AUC=و هيپرتري گليسيريدمي )88/0 (AUC=نشان داد، نمايه توده بدني بيشترين سطح زير منحني را براي پرفشاري خون متابوليك )78/0 (AUC = نشان داد. دوركمر و نمايه توده بدني هر دو بيشترين سطح زير منحني را براي HDL-C پايين نشان دادند متابوليك (78/0 (AUC =. نتيجه گيري: به نظر مي رسد دوركمر و نمايه توده بدني به همراه يكديگر شاخص مناسبي براي شناسايي خطر سندرم متابوليك و اجزاي آن در نوجوانان 10 تا 18 ساله مي باشد.

BACKGROUND AND OBJECTIVE: Adolescence obesity and metabolic syndrome (MetS) as a clustering of cardiovascular disease (CVD) are associated with adulthood type 2 diabetes mellitus and CVD. The aim of this study was to compare body fat percent (BFP) and anthropometric indices for MetS and its components identification in 10 to 18 years old Tehranian adolescents. METHODS: This cross-sectional study was conducted on 131 adolescents from medical health centers of Tehran. Blood pressure, biochemical measurements including triglycerides (TGs), fasting plasma glucose (FPG) and high-density lipoprotein (HDL), BFP, and anthropometrics indices including height, weight, waist circumference, body mass index (BMI), and waist to height ratio (WHtR) were evaluated. RESULTS: The mean±SD was 14.5±2.3 and 13.0±2.9, (P=0.001) and the prevalence of MetS was %32.3 and %6.5, (P=0.001) in boys and girls, respectively. The highest odds ratio (OR) (95% CI) for MetS and hypertriglyceridemia after adjusting sex and physical activity were for WC, 6.27 (2.63-14.94; P < 0.05) and 3.14 (1.87-5.27; P < 0.05), respectively, and for low HDL-C and hypertension were for BMI, 2.91 (1.73-4.90; P < 0.05) and 2.26 (1.27-4.02; P=0.05), respectively. Regarding area under ROC curve, WC had the highest for MetS (AUC = 0.89) and hypertriglyceridemia (AUC = 0.88); BMI had the highest for hypertension (AUC = 0.78), and WC and BMI were both had the highest for low HDL-C (AUC = 0.78). CONCLUSION: It seems that both WC and BMI are appropriate indices to identify the risk of MetS and its components in adolescents aged 10 to 18 years old.