بررسي تطبيقي مفهوم سلوك در رمان سيذارتا و حكايت شيخ صنعان

“Suluk” in the Story of Sheikh Sanān and Siddhartha: A Comparative Analysis

در ميان آثار ادبي جهان ويژگي‏هاي مشتركي مي‏توان يافت كه گاه به سبب اقتباس و گاه به دليل دنبال نمودن الگوهاي مشترك بشري پديد آمده‏اند. جست‏وجوي كمال و سلوك براي رسيدن به آن نيز از جمله مفاهيم مشترك در آثار ادبي ملت‌ها و فرهنگ‌هاي مختلف است. ميان داستان سيذارتا اثر هرمان هسه، نويسنده معاصر آلماني، و حكايت شيخ صنعان در منطق‏الطير عطار، شاعر و عارف قرن ششم هجري، نيز شباهت‏هاي قابل توجهي در اين زمينه وجود دارد. در اين مقاله ضمن اشاره به شباهت‏ها و تفاوت‏هاي دو اثر در حوزه مفاهيم، كنش‏هاي شخصيت‏ها تحليل مي‏كنيم و نشان مي‏دهيم كه در هر دو اثر، شخصيت اصلي در جست‏وجوي كمال به سيروسلوك مي‌پردازد و با طي مراحلي كه عشق زميني مهمترين آنها است، از خويشتن خويش رها و به كمال نزديك مي‏شود.