كارايي كريجينگ در پهنه‌بندي تراكم و تاج‌پوشش جنگل‌هاي بلوط ناحيۀ زاگرس (مطالعۀ موردي: منطقۀ دادآباد خرم‌آباد لرستان)

Efficiency of Kriging for Estimation and Mapping of Crown Cover and Density of Zagros Oak Forests (Case study: Dadabad Region, Khorramabad)

این تحقیق برای بررسی ساختار مكانی متغیرهای تراكم و تاج‏پوشش جنگل‏های بلوطِ منطقۀ دادآبادِ خرم‏آبادِ لرستان و امكان استفاده از روش كریجینگ ‏زمین‏آمار برای برآورد و پهنه‏بندی آن‌ها در عرصه‏ای به ‏مساحت 80 هكتار انجام شد. نمونه‏برداری با استفاده از شبكه‏ای منظم به ‏ابعاد 100×100 متر و با اندازه‏گیری قطعات نمونۀ دایره‏ای‏شكل 20 آری انجام گرفت. در مجموع،80 قطعه‌نمونه در این عرصه اندازه‏گیری شد. با استفاده از داده‏های زمین‏مرجع برداشت‌شده، واریوگرام‏های تجربی همسانگرد برای متغیرهای تراكم و تاج‏پوشش جنگل محاسبه شد. نتایج واریوگرافی نشان داد كه متغیرهای مورد بررسی ساختار مكانی قوی دارند. پس از برازش مدل گوسی به واریوگرام‏های تجربی، برآوردها به ‏روش كریجینگ معمولی و با بلوك‏های 45×45 متر انجام شد. نتایج ارزیابی صحت نشان داد كه برآوردها نااریب بوده است و در نتیجه می‏توان نقشۀ توزیع مكانی متغیرهای تراكم و تاج‏پوشش جنگل را با دقتی مناسب تولید كرد. بنابراین، بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از روش كریجینگ برای كمك به برنامه‏ریزی در جنگل‏های بلوط ناحیۀ زاگرس ـ كه وضعیتی مشابه عرصۀ این تحقیق دارند ـ توصیه می‌شود.

Estimation and mapping of forest resources is a precondition for management, planning and research.This research was conducted to investigate the spatial structure and estimation of crown cover anddensity of an oak forest in the west of Iran (Loristan province) using kriging interpolation method ofgeostatistics. Field sampling was performed based on a 100 m×100 m systematic grid using 2000 m2circular samples. Overall, 80 sample plots were measured in 80 hectare. Experimental variograms forforest stem density and crown cover were calculated and plotted using the geo-referenced inventoryplots. The calculated variogram of stem density and crown cover showed strong spatialautocorrelation, which fitted by Gaussian model. Estimations were made by ordinary block (45 m×45m) kriging. Cross-validation results showed that all the estimations are unbiased. Therefore, kriginghave the potential to more accurately estimate and map the crown cover and density of this kind ofcoppice forests, accurately.