عنوان مقاله :
مفهوم خود از ديدگاه روان شناسي انسان گرا و عرفان اسلامي با تاكيد بر روش تطبيقي
عنوان فرعي :
A comperative study on the concept of self from the humanistic psychology and Islamic mysticism perspectives
پديد آورندگان :
شمشيري، بابك نويسنده دانشيار دانشگاه شيراز. , , فريدوني، زهرا نويسنده كارشناس ارشد دانشگاه شيراز ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 16
كليدواژه :
عرفان اسلامي , خودشكوفايي , روانشناسي انسانگرا , مفهوم خود
چكيده فارسي :
خودشناسي از جمله محوري ترين اركان تعليم و تربيت به شمار ميرود. مفهوم"خود" به عنوان يكي از مباحث انسان شناسي، مفهومي بنيادي در روان شناسي به خصوص روانشناسي انسان گرا است. مكتب عرفان اسلامي نيز كه ريشه در آموزههاي اصيل اسلامي دارد، از جمله مكاتبي است كه در سطح وسيع به موضوع "خود" و "خودشناسي" پرداخته است. هدف كلي اين پژوهش، بررسي تطبيقي مفهوم خود از ديدگاه روان شناسي انسان گرا و عرفان اسلامي مي باشد. با توجه با اين هدف، ابتدا ديدگاه مازلو و راجرز به عنوان اصلي ترين نمايندگان روان شناسي انسان گرا و نجم الدين رازي و عزيزالدين نسفي به عنوان نمايندگان عرفان اسلامي بررسي و سپس به شباهت ها و تفاوتهاي اين ديدگاه ها در خصوص مفهوم خود پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع كيفي و با روش تطبيقي انجام شده است.نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه با وجود تفاوتها، شباهت هاي زيادي نيز ميان اين دو ديدگاه در خصوص خود و خودشناسي وجود دارد. لذا تعامل و گفتگوي سازنده ميان اين دو ديدگاه امكان پذير است.
چكيده لاتين :
Self awareness is one the most essential bases of education. The concept of “self” as a topics of anthropology, is also, a fundamental concept in psychology, especially humanism approach. Islamic mysticism which has been rooted in Islamic original teachings is a school that focuses on self and self –awareness. The main aim of the present study is to compare the concept of self between humanistic psychology and Islamic mysticism perspectives With this aim, at first the views Maslow and Rogers as the principal representatives of humanistic psychology and the views of Najmuddin Razi and Azizuddin Nasaffi as the representatives of Islamic Sufism are studied and then the similarities and differences of these views in terms of the concept of “self”. This study was a qualitative kind that was done by the Comparative method. The results show although there are some differences between two approaches, but also, we can find many similarities about self and self –awareness between them and there is a possibility for constructive dialogue between them.
عنوان نشريه :
روش ها و مدل هاي روان شناختي
عنوان نشريه :
روش ها و مدل هاي روان شناختي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 16 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان