كاربرد الگوي اعتقاد بهداشتي جهت پيشگيري از سرطان پوست در كشاورزان

Using Health Belief Model to Prevent Skin Cancer among Farmers

زمينه و هدف: سرطان بدخيم پوست همواره يكي از شايع ترين سرطان ها در ايران بوده است. تابش بيش از حد پرتوي فرابنفش خورشيد مهم ترين عامل خطر بالقوه (ريسك فاكتور) محيطي در ايجاد اين بدخيمي است. اين مطالعه با هدف بررسي كارايي الگوي اعتقاد بهداشتي در آموزش كشاورزان در خصوص رفتارهاي پيشگيري كننده از سرطان پوست انجام شد. مواد و روش ها: اين پژوهش مطالعه اي نيمه تجربي بود. جمعيت موردمطالعه، تعداد 200 نفر از كشاورزان تحت پوشش مراكز بهداشتي درماني شهرستان سيرجان بودند كه به طور تصادفي به دو گروه مداخله 100 نفر) و كنترل ( 100 نفر) تقسيم شدند. مداخله آموزشي طي دو جلسه 60 دقيقه اي انجام شد. ) اطلاعات از طريق تكميل پرسشنامه (حاوي 49 سوال) طي مصاحبه مستقيم قبل از مداخله آموزشي و سه ماه بعد از آن، جمع آوري گرديد. و داده ها با استفاده از كاياسكوير، آزمون دقيق فيشر، تي مستقل و تي زوجي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفتند. يافته ها: پس از مداخله، نمرات آگاهي در هر دو گروه مداخله و شاهد افزايش يافت. اين يافته به علت اجراي برنامه هاي آموزشي روتين در آن مراكز بود. حساسيت درك شده، شدت درك شده ، منافع و موانع درك شده، راهنما براي عمل و خودكارآمدي نيز پس از مداخله در گروه مداخله افزايش يافت، ولي در گروه شاهد افزايشي نداشته و اختلاف معناداري مشاهده نگرديد. نتيجه گيري: الگوي اعتقاد بهداشتي در آموزش كشاورزان موثر بود؛ بنابراين پيشنهاد مي گردد در كنار روش هاي آموزش سنتي از الگوي اعتقاد بهداشتي استفاده گردد. نوع مقاله: مطالعه پژوهشي.

Background and objective: Skin cancer is the most frequent malignancy in Iran. Exposure to excessive ultraviolet radiation is an important risk factor in creating skin tumors. This study was conducted to determine the effectiveness of the Health Belief Model (HBM) on the health education of Farmers in Sirjan. Methods: This study was a quasi-experimental study. Two hundred Farmers attending health centers in Sirjan city, were selected to participate in this study (100 in intervention group and 100 in the control group). The intervention was conducted over two sessions in 60 minutes. Data were collected by a validated and reliable questionnaire (49 questions) before intervention and three months after the intervention. Data was analyzed by chi-square, Fisher’s exact, paired t-tests and independent t-test. Results: After intervention, knowledge scores increased significantly in both intervention and control group, which was probably due to the routine education program in that center. Perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived barriers, cues to action, and self-efficacy increased significantly in the intervention group (p < 0.001). But, there was no increase or significant difference in the control group. Conclusion: HBM was effective in educating the Farmers. Therefore, it is proposed to use HBM along with the traditional training methods in training farmers. Paper Type: Research Article.