عنوان مقاله :
ناسيوناليسم و اسلامگرايي در تعاملات فراملي ايران معاصر
عنوان فرعي :
Nationalism and Islamism in the Transnational Interactions of Modern Iran
پديد آورندگان :
قنبرلو، عبدالله نويسنده استاديار پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1392 شماره 9
كليدواژه :
foreign policy , ISLAMIC REVOLUTION , Islamism , استقلال و حاكميت ملي , Nationalism , تعاملات فراملي ايران , غربستيزي , Transnational Interactions of Modern Iran , مسيله فلسطين , مشروطيت , ناسيوناليسم ليبرال , اسلامگرايي , باستانگرايي , ناسيوناليسم , سكولاريسم
چكيده فارسي :
مقاله حاضر با اين سوال آغاز ميشود كه مهمترين متغيرهاي فرهنگي و ايديولوژيك موثر در تعاملات فراملي ايران طي قرن اخير چه بودهاند؟ در پاسخ، مقاله درباره دو مفهوم ناسيوناليسم و اسلامگرايي تمركز دارد. ناسيوناليسم باستانگرا در دوران پهلوي اول و دوم، ناسيوناليسم ليبرال در دوران نهضت ملي، و ناسيوناليسم مذهبي در دوران جمهوري اسلامي سه چهره مهم ناسيوناليسم ايرانياند كه هر يك به نحوي در تنظيم مناسبات فراملي ايران نقش داشتهاند. ناسيوناليسم، با وجود جهتگيريهاي مختلف، نقش مهمي در بازسازي هويت ملي و تحكيم خودباوري و استقلال كشور داشته است. پس از انقلاب اسلامي، ناسيوناليسم غالباً تحتالشعاع اسلامگرايي قرار داشته و ايدياليسم اسلامگرا در عرصه مناسبات جهاني كشور ظهور پررنگي يافته است. نكته كليدي مورد تاكيد رهبران جمهوري اسلامي اين بوده كه دولت در عرصه سياست خارجي بايستي روي تكليف و رسالت اسلامياش تمركز كند. به اين منظور، جمهوري اسلامي با توجه به نابرابريها و مناسبات سلطه جاري در عرصه بينالملل علناً با وضع موجود سياست بينالملل مخالفت كرده و خواستار تغييرات به منظور برقراري عدالت بينالمللي شده است.
چكيده لاتين :
This article deals with the main cultural and ideological factors have affected Iran’s transnational interactions during last century. I emphasize nationalism and Islamism as two key independent variables. Three faces of nationalism have been emerged in Iran since the Constitutional Revolution at the outset of the 20th century: the Persian nationalism in the Pahlavi rule, the liberal nationalism during Mosaddeq’s movement, and the religious nationalism after Islamic Revolution. Each of them has influenced Iran’s Foreign policy in a special way. While nationalism was a dominant ideological discourse in Iran’s foreign policy before 1979 Islamic Revolution, the Islamic idealism became the leading discourse in the post- Islamic revolution era. Therefore, Islamic Republic of Iran has always opposed the unjust international order and has challenged interventionist foreign policy of major powers of the world.
عنوان نشريه :
جامعه پژوهي فرهنگي
عنوان نشريه :
جامعه پژوهي فرهنگي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان