تاثير الگوي مديريت آموزش ابعاد نظريه يادگيري سازماني در توانمندسازي دبيران مدارس متوسطه

شتاب تغييرات و دگرگوني‌هاي محيطي، و فضاي رقابتي فشرد‌ه‌ا‌ي كه پيشرفت سريع فناوري اطلاعات و ارتباطات به وجود آورده اهميت و ضرورت مديريت آموزش مباحث علمي به‌ويژه ابعاد يادگيري سازمان در توانمندسازي را افزون ساخته‌ است. مديريت آموزش مباحث علمي و يادگيري منابع انساني موجود و توسعه مهارت‌‌هاي آن‌ها، به عنوان سرمايه انساني، نقش موثر و مهمي براي پيروزي سازمان‌‌ها در اين عرصه رقابتي و غلبه بر چالش‌ها و مشكلات ايفا مي‌كند. اصولي ساختن، كاربردي و اثربخش كردن آموزش به استفاده مناسب از الگوي مديريت آموزش مباحث علمي نياز دارد. هدف از انجام اين پژوهش بررسي تاثير الگوي مديريت آموزش هر يك از ابعاد نظريه يادگيري سازماني در توانمندسازي دبيران مدارس متوسطه منطقه 6 تهران است. جامعه آماري اين پژوهش كليه دبيران دبيرستان‌هاي پسرانه منطقه 6 تهران و نمونه آماري شامل 70 نفر از آنان است كه با روش نمونه‌گيري تصادفي براساس فرمول محاسبه حجم نمونه كوكران انتخاب شدند. ابزار سنجش پرسشنامه‌‌هاي استاندارد يادگيري سازماني نيفه، پرسشنامه استاندارد توانمندسازي اسپريترز و پرسشنامه محقق‌ساخته الگوي مديريت آموزش مباحث درسي است. براي تحليل داده‌‌ها از آمار توصيفي و استنباطي به كمك نر‌مافزارspss استفاده شده‌ است. نتيجه تحليل بيانگر اين است كه رابطه معناداري بين الگوي مديريت آموزش ابعاد نظريه يادگيري سازماني و توانمندسازي دبيران مدارس متوسطه وجود دارد. نتايج اين پژوهش نيز مي‌تواند در زمره تلاش‌‌هاي مستند‌‌سازي مديريت آموزش مباحث درسي قرار گيرد و در بهبود آموزش و يادگيري در نظام آموزش و پرورش و ديگر سازمان‌‌هاي آموزشي از آن استفاده شود.

The rapid changes, environmental alterations, and intense competitions that have been created through development of information communication technology have increased the importance of Managing education of scientific subjects. Managing education of scientific subjects, learning of human resources, and development of its skills as human capital, can play a significant role in bringing success to overcome challenges and difficulties that organizations are faced with in the current competitive context. Making an education rationalized, applicable and effective needs the suitable use of the model of Managing education of academic subjects. The aim of this research is to inquire the effects of using management education model in learning each dimension of organizational learning theory on high school students’ empowerment in the 6th educational district of Tehran. The population of the research is consisted of all teachers of male-based high schools in 6th district of Tehran, in which 70 teachers were selected through random sampling based on Cochranʹs sample size formula. Measurement tools are: Nephiʹs standardized questionnaire of organizational learning, Espnrirezʹs standardized Empowerment Questionnaire and Management Education Model researcher-made questionnaire. Descriptive and inferential statistics using SPSS were utilized to analyze the data. The obtained results indicate that the correlation between using organizational learning theory’s dimensions through Managing Education Model and empowerment of high school teachers is significant. The present paper’s results could be included in the serial of research attempts to document the advantage of using Managing Education Model in improving learning in educational systems, in the Ministry of Education and the other educational institutions.