راهبردهاي ايجاد كارآفريني در موسسه‌هاي فرهنگي و هنري كشور در عصر جهاني‌شدن

Strategies of Entrepreneurship in Arts and Cultural Institutions in the Globalization Era

زمينه: جهاني‌شدن ازجمله مفاهيم كليدي است كه در دهه‌هاي گذشته موردتوجه ويژه انديشمندان و سياست‌گذاران بوده است، به‌طوري‌كه اين مفهوم را مي‌توان يكي از متداول‌ترين و پراستفاده‌ترين مفاهيم علوم انساني دانست كه با گذشت زمان افق‌هاي جديدي از آن آشكار مي‌شود. رشد سريع و تكاملي دانش فني و فنّاوري و گسترش بازار مصرف، مجال استفاده از تجارب و راه‌حل‌هاي گذشته را از آدمي ربوده است. به‌طوري‌كه اين تجارب و راه‌حل‌ها براي مسايل جاري و آينده سازمان‌ها كارگشا نيستند. هدف: اين تحقيق به دنبال بررسي راهبردهاي ايجاد كارآفريني در موسسه‌هاي فرهنگي و هنري كشور در عصر جهاني‌شدن است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از منظر هدف، كاربردي و ازنظر نحوه گردآوري داده‌ها (طرح تحقيق) آميخته اكتشافي به شمار مي‌رود. در مرحله كيفي داده‌ها با روش مطالعه موردي گردآوري ‌شد و در مرحله كمّي گردآوري داده‌ها توصيفي از نوع پيمايشي است. جامعه آماري اين تحقيق شامل 400 نفر از خبرگان دانشگاهي و صاحب‌نظران حوزه فرهنگ و هنر، مديران و كارشناسان موسسات فرهنگي، هنري و كارآفرينان فرهنگي است. در مرحله كيفي از روش نمونه‌گيري هدفمند استفاده ‌شد. در مرحله كمّي نيز از روش نمونه‌گيري هدفمند قضاوتي استفاده شد. با توجه به فرمول كوكران، حجم نمونه برابر 250 نفر است. تعداد 275 پرسش‌نامه با احتساب ده درصد بيشتر از حجم نمونه بين افراد توزيع شد. يافته‌ها: بر اساس اطلاعات حاصل از مصاحبه و پرسشنامه به تدوين ارزش‌هاي بنيادي، ماموريت‌هاي كسب‌وكارهاي فرهنگي و استخراج عوامل محيط داخلي و خارجي پرداخته شد. نتيجه‌گيري: با استفاده از چارچوب اِس‌دبليو‌او‌تي و ماتريس كيو‌اِس‌ام‌پي ، راهبردهاي ايجاد كارآفريني در موسسه‌هاي فرهنگي و هنري كشور در عصر جهاني‌شدن استخراج ‌شد.