ريشه‌يابي فرقه عرفان حلقه كيهاني در فرقه ريكي ژاپني

Finding the Root of the Sect of Cosmic Circle Mysticism in Japanese Ricky Sect

فرقه عرفان حلقه كيهاني، به سركردگي محمدعلي طاهري از اواسط دهه هفتاد شمسي فعاليت خود را در حوزه عرفاني و درماني آغاز كرد و در اواسط دهه 80 به اوج خود رسيد و علي‌رغم دستگيري وي، هنوز اين نحله توسط مربي‌هاي خود در سطح كشور به راهزني ايمان جوانان و خانواده‌هاي اين مرز و بوم مي‌پردازد. طاهري بحث فرادرماني و اصطلاح خود ساخته سايمنتولوژي را كرامت خود در مكتب عرفاني‌اش دانسته و همگان را دعوت به تجربه در اين مورد مي نمايد، تجربه اي كه شرط آن تسليم بودن و شاهد بودن است و هدف از آن اتصال به شبكه شعور كيهاني يا همان روح القدس است. وي با اين فريب بزرگ اولا ادعا مي‌كند كه تمام اين مباحث به او وحي شده و الهاماتي است كه از سوي خداوند به وي صورت پذيرفته و اين مباحث را از جايي اقتباس نكرده است و ثانيا او درصدد بيان عرفان اصيل ايراني اسلامي است. اين مقاله سعي دارد اين دو ادعا را باطل نمايد و به اين منظور اين تحقيق مشخص مي‌كند كه الهامات مورد ادعاي وي قبلا در مكاتب الحادي ديگر همچون ريكي (انرژي درماني ژاپني) ظهور و بروز داشته است. از جمله موارد تشابه بين اين دو نحله عبارتست از: شعور كيهاني و هوشمندي آن، شفا دهي در حلقه و ريكي، تفويض، درمان توسط شخص آموزش ديده و خاص، رهايي از اعتقاد به هر مذهبي، اجازه قبل از اتصال، لايه‏ي محافظ، برون ريزي در ريكي و حلقه، بازگشت دوباره بيماري، اسكن‌كردن در حلقه و ريكي، تسليم و شاهد بودن، درمان در ريكي و حلقه سبب وحدت وجود، مراتب سپاسگزاري از شعور كيهاني؛ كه اين همه شباهت كذب ادعاي دوم او را نيز سبب مي‌شود و مشخص مي‌نمايد نه‌تنها عرفان او اسلامي نيست؛ بلكه مخالف قرآن بوده و غير الهي بودن آن مشهود است.

In the middle of 1370s, the sect of cosmic circle mysticism, led by Mohammad Ali Taheri, began its activities in the area of mysticism and therapy, and in mid 1380s reached its climax. Despite Taheri’s arrest, the teachers and followers of this sect are still shaking the faith of Iranian youth and families all across the country. Introducing ultra-therapeutic activities and the made up term of psymentology as his honor in his mystical school of thought , Taheri invites all to such an experience the condition of which is to surrender and to witness , and the aim of which is to connect to the net of cosmic sense or the Holy Spirit. With this great deceit, he at first claims that all these things have been revealed to him by God and he has not extracted them from any source and secondly, he seeks to explain pure Iranian-Islamic mysticism. This paper aims at rejecting these two claims and showing that his claimed revelations have previously appeared in other heretic schools of thought such as Ricky (the Japanese energy therapy). Among commonalities between these two denominations are cosmic consciousness and its intelligence, healing in the circle and Ricky, Submission, treatment by a specially trained person, disbelieving any religion, permission before connection, the protective layer, externalization in Ricky and the circle, return of the malady, becoming tranquil in the circle and Ricky, surrendering and witnessing, treatment in Ricky and the circle as the reason for unity of being, and levels of gratefulness for cosmic consciousness. Disproving his second false claim, all these similarities show that his mysticism is not based on Islam, it is rather evidently against the Quran and the divinity.