جهاني شدن سياست و چالش «دولت و سرزميني» وبر

The globalization of politics and territorial state challenge

مفهوم جهاني‌شدن در زمينه سياست به مجموعه فرآيندهاي پيچيده‌اي مي‌گويند كه به موجب آن دولت‌هاي ملي به نحو فزاينده‌اي به يكديگر مرتبط و وابسته مي‌شوند. در دوره جهاني‌شدن، كه دوره فراتر رفتن از سرزمين‌هاي ملي است و انسان‌ها برحسب توانمندي‌هاي اطلاعاتي، از حاشيه خارج و به متن جهاني‌شدن وارد مي‌شوند و تكثرگرايي زمينه بيشتري پيدا مي‌كند؛ دولت‌ها از شكل سرزميني و محدود به يك موقعيت ژيوپوليتيكي خاص و ثابت، خارج‌شده و الگوهاي رفتاري آنها نيز (به‌ويژه اقتصادي) فقط تابع موقعيت جغرافيايي سرزميني مشخص نيست. جهاني‌شدن با نظم‌دهي مجدد به زمان‌و‌مكان، سرزميني‌بودن روابط بين‌الملل سنتي را تغيير مي‌دهد و ديگر به گره‌خوردن ساختارهاي اقتدار با بازيگران سرزميني نيازي نيست. دولت ملي ابزار موثري براي حاكميت بر قلمرو خاص است و جهاني‌شدن فرآيندي متكي‌ به قلمرو فراملي است كه حاكميت سرزميني را با چالش مواجه مي‌كند. موضوع اين جستار، اين است كه متاثر از جهاني‌شدن سياست، امروزه «دولت سرزميني» كاملاً منطبق بر ويژگي‌هاي كلاسيك نظريه دولت سرزميني ماكس وِبِر نيست؛ البته بايد تغييرات به‌وجود آمده در اين پديده در طول قرن كنوني را در نظر گرفت. براي توضيح اين موضوع ابتدا همگام با شناخت گونه آرماني «دولت پساسرزميني»، ويژگي‌هاي آن را با گونه «دولت سرزميني» وبري در ابعاد جغرافيايي، سياسي، اقتصادي، سازماني و حقوقي، مقايسه مي‌كنيم؛ سپس از دريچه اين دو گونه، نگاهي به تغييرات صورت گرفته در دولت معاصر ايران، در جهان جهاني‌شده مي‌افكنيم. اين پژوهش بر اهميت ويژگي جهاني‌شدن و تغييرات آن تاكيد دارد كه پديده دولت سرزميني از سر مي‌گذراند.

Globalization in politics refers to a set of complex processes whereby national governments are increasingly interconnected and interdependent. In the era of globalization, it is time to go beyond the national territory and humans in terms of intelligence capabilities arrive in globalization, pluralism becomes general and governments of the region and limited to a specific geopolitical location lost any broad limitatiom (especially in economic). Globalization will be reorganizing the order of time and place, a land of traditional public relations alters and authority structures and actors are no longer tied to the land. The national government is an effective tool for sovereignty over a particular territory and globalization as a process of territorial sovereignty on the territory fram with the challenge. This paper discust globalization has influenced the politics, territorial state is no longer consistent with the classic features set forth in the opinions of Weberʹs theory of territorial state. To illustrate this point, first introduced the ideal type "postterritorial state", it features a kind of "territorial state" Weberian dimensions, geographical, political, economic, organizational and legal.