همه گيري شناسي سردردهاي ميگرني و اثربخشي آموزش شناختي- رفتاري فوردايس بر كاهش علايم ميگرن و افزايش شادكامي

The epidemiology of migraine headaches and the efficacy of Fordyceʹʹs happiness training on reducing symptoms of migraine and enhancing happiness

هدف پژوهش حاضر، تعيين ميزان همه گيري شناسي سردردهاي ميگرني در دانشجويان دختر و اثر بخشي آموزش شادكامي به روش فوردايس در كاهش علايم ميگرن و افزايش شادكامي در آنان بود. به اين منظور تعداد 320 نفر از دانشجويان دختر خوابگاه هاي دانشگاه خليج فارس بوشهر در مرحله اول و 30 نفر از آنها با تشخيص سردرد ميگرني در مرحله دوم در اين پژوهش شركت كردند كه به نسبت مساوي در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه بر پايه ملاك هاي انجمن بين المللي سردرد (IHS)، پرسشنامه ميگرن اهواز (AMQ) و مقياس شادكامي آكسفورد (OHQ) بود. گروه آزمايش 8 جلسه 60 دقيقه اي تحت آموزش شادكامي به شيوه فوردايس قرار گرفت. نتايج نشان داد كه 94/10 درصد از دانشجويان دختر مبتلا به سردردهاي ميگرني هستند. يافته بعدي اين بود كه گروه آزمايش در پس آزمون در عامل هاي رضايت از زندگي، رضايت خاطر و شادكامي افزايش معنادار و در علايم ميگرن كاهش معنادار نشان داد. اين پژوهش هم چنين نشان داد كه آموزش شادكامي به شيوه فوردايس بر كاهش سردرد ميگرن و افزايش شادكامي دانشجويان دختر داراي علايم ميگرن موثر بوده است. به نظر مي رسد كه در جريان درمان بيماران مبتلا به ميگرن، آموزش شناختي- رفتاري مي تواند به عنوان يك روش مكمل با درمان دارويي مورد استفاده قرار گيرد.

This research aimed to measure the epidemiology of migraine headaches in female students and the impact of Fordyce’s happiness training on decreasing symptoms of migraine and increasing happiness in university students. A total of 320 female students of Persian Gulf University in Bushehr were screened and 30 students suffering from migraine were selected and randomly assigned to an experimental and a control group. The instruments used were the International Headache Society’s Questionnaire (IHSQ), the Ahvaz Migraine Questionnaire (AMQ), and the Oxford Happiness Inventory (OHI). The experimental group received eight sixty minute sessions of Fordyce’s happiness training. Results showed that the percentage of female students with migraine headaches was 10.94. It was found that the experimental group in the post-test reported significantly more life satisfaction, contentment, and happiness and significantly less migraine symptoms. This study showed that the Fordyce’s happiness training is effective in reducing migraine headache and migraine symptoms and increasing happiness in female university students. It is suggested that in the treatment of patients with migraine, cognitive-behavioral therapy may be used as a complementary method to medical treatment. Keywords: happiness, Fordyce, pain, life satisfaction, migraine