عنوان مقاله :
بررسي سياست هويت در دوره معاصر ايران
عنوان فرعي :
Contemporary Identity Policy in Iran
پديد آورندگان :
اميرزاده، محمدرضا نويسنده دانشآموخته كارشناسي ارشد علوم سياسي، دانشكده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه تهران (نويسنده مسيول)؛ , , بهستاني، مجيد نويسنده دانشآموخته دكتري روابط بينالملل، دانشكده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 77
كليدواژه :
هويت ملي , اسلام , اسلام سياسي , ايران , پهلوي , جمهوري اسلامي , مدرنيته , مشروعه , مشروطه
چكيده فارسي :
هويت ملي اصليترين عامل در انسجام اجتماعي و وفاق ملي در هر جامعه تلقي ميشود. هر اندازه يك ملت از هويت محكمتر و منسجمتري برخوردار باشد، به همان اندازه در تحكيم پايههاي همبستگي و وفاق اجتماعي موفقتر خواهد بود. عناصر هويت ايراني از زمان مشروطه تاكنون از سه عنصر تمدن ايران باستان، تمدن اسلامي و تمدن مدرن تشكيل شده است. چيزي كه در نگاه موشكافانه به تاريخ معاصر ايران مشخص ميشود افراط و تفريط در بهكارگيري عوامل هويتساز سهگانه فوق توسط دولتها بوده است. بهطوريكه هيچ گاه شاهد همزيستي مسالمتآميز عوامل سهگانه در عرصه هويتسازي نبودهايم. معمولاً دولتها با بهكارگيري يكي از اين عناصر به تضعيف ديگر عناصر هويتساز پرداخته و با رويكردي خصمانه آنها را «ديگري هويت» خود قلمداد ميكنند. سيوال مقاله حاضر اين است كه نوع سياست هويت از سوي قدرت سياسي حاكم چه تاثيري بر ساختار احتمالي قدرت سياسي آينده خواهد داشت؟ اين مقاله با اتخاذ رويكردي تحليلي به تاريخ معاصر ايران در پي آن است كه در وهله اول به تاييد وجود اين افراط وتفريط در سياستگذاري از سوي دولتها در رابطه با اين عوامل سهگانه پرداخته و نشان دهد كه اين عدم تعادل در اعمال عوامل هويتساز، منجر به بيثباتي در هويت ملي شده است و در درجه دوم به دنبال تاكيد بر اين نكته است كه نوع سياست هويت از سوي قدرت سياسي حاكم تصوير احتمالي قدرت سياسي آينده را شكل ميدهد. راه دستيابي به يك وضعيت باثبات، در كنار نهادن نگاههاي كاهشگرايانه و ذاتگرايانه به هويت و در بهكارگيري توامان همه عوامل هويتي و رسيدن به يك اجماع است. بهطوري كه بتواند همه سلايق مشروع و قابل قبول جامعه را پوشش دهد.
چكيده لاتين :
Every society needs national identity to reach national unity and social cohesion. More cohesion, the stronger the social consensus would be. The constitutive essences of Iranian identity from the Constitutional Revolution till now are ancient Iranian civilization, Islamic civilization, and Modern civilization. A deep study of this period has clarified the fact that all governments have applied unbalanced identity policy towards constitutive essences of identity. It is hard to find out a balanced combination between the three mentioned civilizations. The governments usually take one or two essence(s) let the third aside intentionally and introduce it inimically the otherness of his/her selfness. What are the consequences of the governmentsʹ identity policy on possible status of next political powers? With studying analytically the contemporary Iranian history, this article shows the governmentsʹ identity policies were intemperate and such unbalanced approach has led to instability in national identity. Secondly it affirms the kind of one dominant identity policy may articulate the possible status of next political power. Achieving a stable national identity requires laying away reductionist-essentialist viewpoints to identity, using simultaneously all identity essences to set up consensus. This consensus should include all legitimate and respectful interests of the society.
عنوان نشريه :
مجلس و راهبرد
عنوان نشريه :
مجلس و راهبرد
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 77 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان