چشم انداز جغرافيايي در تحليل كاركرد فضاي سايبر

Geographical landscape in Functional Analysis of Cyberspace

چكيده به طور معمول اگر چه جغرافيا بر مبناي عناصر طبيعي و ارتباطات متقابل آن با انسان معنا مي يابد، اما فارغ از كاركردها و نقش آفريني اين عناصر، امروزه، دامنه هاي جديدي از فضا شكل گرفته كه با توجه به ارتباط آن با گستره جغرافيايي بيانگر شماي جديدي از فضاي جغرافيايي مي باشد. تلاش انسان براي پديد آوردن جهاني به موازات جهان طبيعي به دليل آن كه انسان و محيط يا از طريق آزمون و خطا و يا از طريق تجارب و علم با يكديگر در ارتباط مي باشند، باعث شد تا ساختارهاي مبتني بر شبيه سازي كننده مد نظر محققان و دانشمندان قرار گيرد، تا از صرف هزينه هاي مادي، معنوي و زماني در پيشبرد هر چه سريع تر علم جلوگيري شود. از اين رو فضاي مجازي از علم سايبرنتيك يعني مناسبات ميان انسان و ماشين منبعث شده كه در شكل پيشرفته تر آن به وجود آوردنده واقعيت هاي مجازي، الگوهاي شبيه سازي مجازي و فضاي سايبر مي باشد. با توجه به توسعه روز افزون تكنولوژي و كاركرد فضاي مجازي در زندگي انسان ها و نيز وابستگي انسان به محيط هاي مجازي اين سوال پيش مي آيد كه آيا مي توان براي فضاي سايبر، جغرافيايي خاص تعريف نمود؟ و اجزا تشكيل دهنده اين فضا چگونه مي توانند بر رابطه ميان انسان و جغرافياي طبيعي تاثيرگذار باشند؟ در اين مقاله، با استفاده از روش تحليلي- توصيفي تلاش گرديده تا به سوالات مذكور پاسخ داده شود. از اين رو به نظر مي رسد ميان توسعه تكنولوژي ارتباطي و جغرافيا، ارتباط معنا داري وجود دارد كه منجر به رشد دامنه هاي فضاي شبكه اي و توسعه تحليل هاي فضايي در جغرافياي فضاي سايبر مي گردد. بنابراين با توجه به رشدكاركردي فضاي مجازي كليه گرايش هاي جغرافيا تحت تاثير آن قرار گرفته و منجر به شكل گيري چشم انداز داده هاي اطلاعاتي در اين عرصه مي شود.